اُمید در ۸ سال قبل، جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲۰:
من بیتو نیم ولیک خواهم
آن باتویی که هست پنهان
Ben Omar در ۸ سال قبل، جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۲۰ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۸۸ - یک شب شوم!:
دوستان فرهیخته
اگر فرصتی دست داد و یقه ی همدیگر را ول کردید، لطفا این بیت جناب بهار را معنی بفرمائید
بیدقی راه نه پیموده وزبری شد و گفت
تا دغلپیشه وکیلان بعری شاه زدند
پیشاپیش سپاسگزارم
کمال داودوند در ۸ سال قبل، جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۰۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۹:
7603
شمس شیرازی در ۸ سال قبل، جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱:
دردم هزار ساله مثل دردِ حافظه
درمونشم همونیه که کشفِ رازیه...
بهروز در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۴۲ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۵ - نامهٔ پنجم اندر جفا بردن از دوست:
در پاسخ زهرا خانم باید عرض کنم در قدیمی ترین کتاب حال حاضر شهر ساری نوشته شده و در افسانه های قدیم هم این به ساری و کو های کیاسر ساری و حتی این که آرش در یکی از روستا های ساری زندگی میکرد هم امده ولی در دهه های گذشته برخی برای تحریف و جنگ بین شهر ها این متن رو تغییر و امل را اضافه کردند
Elena در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷:
دوست عزیز مرتضی, زیبا گفتند و درست.
۷ در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:
آفرین خدای بر جانت
که چه شیرین لبست و دندانت
"آفرین" از "فری" میآید و در اوستایی "فرینا" به معنی خرسند ساختن و ستودن است.
واژه نفرین از همین ساخته شده است و نه آفرین بوده است.
دان یئلی در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱:
به عبارتی شاید حافظ میخواهد بگوید آن رویی می تواند تبدیل به آیینه شود و بازتاب دهندۀ جمال معشوق باشد که سختی مالیده شدنِ سمّ سمند را تحمل کرده باشد و نیل به معشوق مستلزم تحمل مشقاتی است و آسان حاصل نمی شود.
دان یئلی در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱:
منبع در مواقعی مراجعه به عقل و استنتاج است
سمند در لغتنامه درهخدا به معنای " رنگی باشد مایل به زردی مر اسب " بنابر این سمند میتواند رنگ چیزهای دیگر نیز باشد و اختصاص به اسب ندارد و رنگی بین زرد و نارنجی است. اکسید جیوه نیز که ماده ای بسیار سمی است به رنگ سمند است و از قضا در قدیم در ساخت آینه بکار می رفته است و از مالیدن ان بر روی شیشه اینه درست می شده است فلذا "سم سمند" یعنی سمی که نارنجی است و همان اکسید جیوه است
و تمامی اینها را در یک منبع نمی توانی بیابی و حدیثی در این باب وجود ندارد تا به آن ارجاع دهم و چشم بسته قبول کنی
لیکن لازم است در مورد کاربرد جیوه نحوه ساخت آینه و مشخصات اکسید جیوه مطالعه کنی تا از جمع موارد این نتیجه بدست اید.
ضمنا من این قول را از استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی در برنامه معرفت شنیدم
بی سواد در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۱۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:
عهد عتیق ، سفر پیدایش ، شماره 11 / 29
ابراهیم با خواهر ناتنی خود سارا ، و ناحور (برادر ابراهیم) با برادر زاده اش ملکه ازدواج کردند.
شهلا در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹:
من در نسخه ای دوستی کی آخر آمد رو به این شکل دیدم دوستی کو آخر آمد .... به جای کی کو نوشته شده
جواد در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۲ دربارهٔ اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱ - اسرار خودی:
جسته ایم ما غلط است کشته ایم ما درست است
یفت می نشود کشته ایم ما
محمد زاهدی در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۷ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳:
کلام دوستمون در مورد معنی این بیت تا حدودی درسته اما عطار یک بار از برون و یکبار از درون صحبت میکنه . به نظرم کیفیت عرفانی عشق رو مطرح میکنه و اما سر سر فروتنی خودش رو درگیر همین عشق زمینی میدونه .نوعی فروتنی و عجز از مقامات والای عرفان هست.
رضا صادقی در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۵۹ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۵ - عصا بیار که وقت عصا و انبان بود:
بیت دوم
سپید سیم زده اشتباه است بلکه رده یه معنای ریف و مرتب صحیح است
منصور پویان در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۴۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲ - قصهٔ خورندگان پیلبچه از حرص و ترک نصیحت ناصح:
رقص کردن یعنی سماع و از خودیت بیخود شدن. خود را شکستن یعنی از مَنیت رهیدن. پنبه از ریش شهوت کندن یعنی پنبه را از روی جراحت برداشتن تا چرک و خون فاسد که زیر آن جمع آمده برون رود. رقص اندر خون خود کردن یعنی از خودیت رهیدن و از هوای نفس آزاد شدن. دف زدن مطربان از درون کنایه از شور و نشاط درونی دارد. این شور و نشاط عارفان را خوش احوال می کند و به رقص و نشاط وا می دارد. حال ِخوش رقص وقتی ایجاد می شود که خود را شکسته و بر نفس غالب شده و پنبه را از ریش ِشهوت کنده باشی. جولان و رقص را در میدان عمل باید کرد و آن وقتی است که از دست ذهنیت و مَنیت خود رهایی یافته باشی. گوش سر را از سخنان یاوه رهائی بخش تا شهر جان یعنی حضور را با روشنی و فروغ ببینی.
یوسف در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۴۴ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹:
هم سراج هم شهرام ناظری هم
استاد شجریان این قطعه را اجرا کرده اند
بهار بیک در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲۰:
بنمودمی نشانی ز جمال او ولیکن
دو جهان به هم برآید سر شور و شر ندارم(بیت هشتم غزل که دوست عزیزی درباره اش توضیح خواسته بودند)
میفرماید که نشان های جمال و زیبایی ای را که من در رخ معشوق دیدم برای شما نیز باز میگفتم اگر معذور نبودم و این معذوریت از آن روست که با دادن این نشانی ها و بازگویی وصف جمال نیزبی گمان ولوله و شر و شوری در هردو جهان می افتد که نظم و نظام هردو دنیا را به هم میریزد و من قصدندارم بانی چنین آشفتگی ای شوم .
دوست در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:
حامد نیکپی بسیار خوش نواخته است این غزل را:
پیوند به وبگاه بیرونی
اسماعیل اسدی ده میراحمدی در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۰۰ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۵:
سلام
اقای حسام الدین سراج تو آلبوم جام الست خوندش خیییلی زیبا منتها تو این بیت گفتن بلا ب این شرح
ما ز خرابات عشق مست الست آندیم ،نام بلا چون بریم چون همه مست امدیم
بلی درسته یا بلا؟
نادر.. در ۸ سال قبل، جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱۱: