۷ در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹:
پیوند به وبگاه بیرونی
محسن نامجو چند بیتی از این غزل را خوانده و به راستی خوب خوانده است.
۷ در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹:
وقتی کمند زلفت دیگر کمان ابرو
این میکشد به زورم وان میکشد به زاری
زمانی کمند زلفت مرا میکشد(میکشاند)،دیگر زمان کمان ابرویت مرا میکشد(به کشتن میدهد)
در اینجا سعدی صنعت جناس را بکار گرفته و آن هم جناس ناقص.جناس ناقص آن باشد که دو واژه(دو رکن جناس) در نوشتن یکسان و در حرکت تفاوت داشته باشند:
مانند میکشد در نیم بیت دوم
اسماعیل اسدی ده میراحمدی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۵:
سلام دوستان
بیایی و تامل صحیح هستن اگه نیک به معنای بیت و منظور حضرت سعدی بنگرید متوجه میشوید
و به نظرم با تندی استاد شجریان رو نقد کردن درست نیست ایشان خسرو اواز ایران هستن و بر کسی خدماتشان ب فرهنگ و ادب این مرز و بوم پوشیده نیست،کما اانکه تو کنسرتشون ب نظر بنده هم میگن تحمل ک ب احتمال زیاد اشتباهزبانی بود یعنی تو کنسرت زنده اومد دیگه نمیشد تصحیحش کنه و یه جایی دیگه تو یکی از کنسرت هاشون این بیت رو هم اشتباه خوندن ولی چون تو اون موقع جا برا تکرارش بود تصحیحش کرد ایشون گفتن،نه مرا طاقت قربت نه تورا خاطر غربت دل نهادم ب صبوری ک جز این چاره ندانم ولی بلافاصله تصحیح کرد ب این صورت، نه مرا طاقت غربت نه تورا خاطر قربت.....پس یادمون باشه استا کارشناس شعر نباشن از یک کارشناس هم کمتر نیست،یادمون باشه خیلی از نسخ این بیت حافظ رو اینجوری مینوشتن ولی استاد با فهم بالاشون تصحیح کرد،بیت حافظ؛کشتی نشستگانیم ای باد شرطه برخیز.....ولی استاد گفتن ک کشتی نشسته گان صحیحه چون کشتی شکسته شده باد موافق و مخالف براش فرقی نداره بلکه کشتی نشسته باد موافق میتونه از نشستن در گل نجاتش بده
با سپاس از شما و ارزوی طول عمر برای حضرت استاد
۷ در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:
سر نتوانم که برآرم چو چنگ
ور چو دفم پوست بدرد قفا
اگر پیر شوم و خمیده قامت چون چنگ
و پوستم کنده شود چون دف در این راه سخت
دست از تو برنخواهم داشت.
۷ در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:
لیکن اگر دور وصالی بود
صلح فراموش کند ماجرا
کند=کناد=خواهد کرد
صلح فراموش ساز ماجرا خواهد بود/فاعل
سر نتوانم که برآرم چو چنگ
ور چو دفم پوست بدرد قفا
چون چنگ خمیده سر نتوانم بلند کرد ولو چون دف پوستم بر اثر ضرب خوردن ها کنده شود.
۷ در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:
لیکن اگر دور وصالی بود
صلح فراموش کند ماجرا
کند=کناد=خواهد کرد
صلح فراموش ساز ماجرا خواهد بود/فاعل
سر نتوانم که برآرم چو چنگ
ور چو دفم پوست بدرد قفا
چون چنگ خمیده سر نتوانم بلند کرد ولو چون دف پوستم بر اثر ضرب خوردن ها کنده شود.
از جوانی تا پیری و مرگ با همه نامهربانی ها از تو دل نمیکنم
دف:ساز چنبری(دایره ای) با پوست نازک.با انگشت و کف دست نواخته میشود.
چنگ:در لغت به معنی خمیدگی است.ساز سیمی خمیده با چند هزار سال پیشینه که گفته میشود رامتین آن را ساخته است.
قصه دردم همه عالم گرفت
در که نگیرد نفس آشنا
داستان درد عاشقی من جهانگیر شده مگر میشود سخن آشنای عشق و عاشقی باشد و در کسی اثر نکند
منتقد در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۲ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش:
سلام
پاسخ به آقای ثاقب که فکر میکنه شعر! خیلی خوبی گفته؛
بزرگوار!
شما نه یکدستی زبان و واژه ها را رعایت کردی و نه اینکه معتقد به وزنی!
با شعر شهریار از این کارا نکنید لطفا
منتقد در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش:
سلام
پاسخ به خانم الهه که فکر میکنه شعر! خیلی خوبی گفته؛
بزرگوار!
شما نه یکدستی زبان و واژه ها را رعایت کردی و نه اینکه معتقد به وزنی!
با شعر شهریار از این کارا نکنید لطفا
آتنا در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:
با عرض سلام .
در مصراع (صلح فراموش کند ماجرا ) ایا صلح در نقش فاعله؟ میشه بیت رو معنی کنید؟
(سر نتوانم که برآرم چو چنگ
ور چو دفم پوست بدرد قفا )
این بیت ب چه معنیه ؟
در مصراع (روز دگر میشنوم برملا) معشوق حرف های عاشقانه سعدی رو برملا میکنه؟
و مصراع (در که نگیرد نفس آشنا) یعنی چی؟
ممنون میشم جواب سوالهامو از دوستان بگیرم
محمد عسگری در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸ - به مرغان چمن:
ببخشید اصلاح می کنم
به نامردی مکن پستم بگیر ای آسمان دستم
که من تا بوده و هستم غلام شاه مردانم
محمد عسگری در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸ - به مرغان چمن:
شاه بیت این غزل جا افتاده لطفا اضافه کنید
به نامردی مکن پستم بگیر ای آسمان دستم
که من تا بودن و هستم غلام شاه مردانم
علی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۴۳ دربارهٔ عراقی » عشاقنامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - در نعت خلفای راشدین:
با درود چون کلمه خلیفه در شعر اومده باید توضیح داده بشه
خلیفه یعنی جایگزین که خود دو نوع است
الهی : یعنی ان جایگزینی که به امر الهی انتخاب شود که این مطلبی عقلی و درست است در قرآن کریم داریم { و قال موسی لاخیه هارون اخلاقی ...} لذا صحیح نیست بگوییم پیامبر برای امتش خلیفه تعیین نکرده در حالیکه حضرت موسی علیه السلام برای یک ماه خلیفه تعیین نمود
مردمی بله با این نگاه ان سه خلیفه اند اما نه خلیفه الهی چون بز مبنای اهل سنت هم حدیثی ندارند که پیامبر آنها را خلیفه دانسته باشند
والسلام علی من الطبع الهدی
رضا زندمنفرد در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲:
در بیت نخست، چنین می نماید که تنها عشق را به عالم خیال، عالم الست، عالم ذر یا عالم بی صورت راه است چرا که از جنس همان عالم است. لذا اگر طفیل عشق باشی، به یمن دعوت عشق به آن عالم روحانی تو نیز می توانی همراه عشق به آنجا راه پیدا کنی و سفر زندگی خاکی تو، اینگونه معنا پیدا کند. (طفیل کسی است که خود به جایی دعوت نمی شود و به واسطه کس دیگری اذن ورود پیدا می کند.)
به گونه ای رمز آلود این بیت نخستین اشاراتی به ماجرای خلقت انسان نیز دارد که مورد اعتراض فرشتگان قرار گرفت و مولوی می گوید در پشت پرده ی آن مجلس پیرانی نیز بودند که به اعتراض فرشتگان لبخند می زدند و می گفتند اینان هنوز از راز خلقت انسان بی خبرند.
در دیگر ابیات نیز،حافظ رندانه می کوشد پیرامون این سخن نکاتی را بیان کند.
در بیت دوم تقابل و تضاد خواجه و بنده و در دیگر ابیات لغات متضاد هم به لحاظ لفظ و معنا، چون نخوری و بخوری و صباح و مسا و ... همه دال بر جمیع اضداد بودن دنیاست و انسان است که خود خلاصه ی دنیاست چرا که انسان هم جمیع اضداد است و خوی حیوانی دارد و خوی ملکی نیز در او است و تنها موجودی چون او می تواند به اختیار "ارادتی بنماید تا سعادتی ببرد". درگر ابیات علاوه بر طرح کلی ماجرای خلقت، هرکدام دریایی از معانی است.
بیژن در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱ - حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان:
عظمت علوم و کشفیات علمی در دوران ما که بر پایه مشاهده و تجربه و با روش ها و ابزارهای علمی بدست آمده را نمی توان با دوران مولوی مقایسه کرد . در آن دوران افسانه و اسطوره پایه فکری مردم را تشکیل میداد . معرفت شهودی و مکاشفه اموری غیر مادی اند و چون هیچ ابزار علمی برای اثبات آنها نداریم چگونه میشود توهمات و خیالات را از واقعیت ها در حوزه معرفت شهودی تشخیص داد ؟! اگر پای استدلالیان چوبین است مدعیان معرفت شهودی هم دلیلی برای مدعای خود ندارند و ناچار به گفتمانی پر رمز و راز متوسل میشوند !!
امیر طلوعی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
زان یار دلنوازم شُکریست با شکایت
گر نکتهدان عشقی خوش بشنو این حکایت
خوش بشنو این: 37 نسخه (801، 811، 813، 818، 819، 821، 822، 823، 824، 825، 838- 817، 834، 843 و 24 نسخۀ متأخّر یا بیتاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال، فرزاد، ثروتیان, سایه، خرمشاهی- جاوید
بشنو تو این: 1 نسخه (827) قزوینی- غنی
بشنو پس این: 1 نسخۀ بسیار متأخّر (898)
39 نسخه غزل 93 و بیت مطلع آن را دارند. از 11 نسخۀ کاملِ کهنِ مورّخ، 803 فاقد غزل است.
امیر طلوعی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳:
دگر به صید حرم تیغ بر مکش زنهار!
وزآنچه با دل ما کردهای پشیمان باش
وز آنچه با دل ما: 31 نسخه (801، 803، 813، 819، 821، 822، 823، 824، 825، 843 و 21 نسخۀ دیگر از متأخّر، بسیار متأخّر و بیتاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال، فرزاد، ثروتیان، سایه، خرمشاهی- جاوید
وز آنکه با دل ما: 1 نسخه (807)
وز آنچه با دل من: 2 نسخه (818، 857)
وزان که با دل ما: 1 نسخه (827) قزوینی- غنی
از آنچه با دل ما: 2 نسخه (855، 874)
ازان که با دل ما: 1 نسخه (864)
38 نسخه از جمله 11 نسخۀ کاملِ کهنِ مورّخ دارای غزل 268 و بیت فوق اند.
مهرداد در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۱:
منطور از ماه مطرب چیه دوستان ؟
شمس شیرازی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
چو پایابم برفت اکنون بدانستم که دریایی
رفیعی راد در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۵۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳۸:
سلام در پاسخ به جناب آقای منوچهر تلارمی :
در ادبیات دو جور لف و نشر داریم، یکی لف و نشر مرتب و دیگری لف و نشر مشوش، در این بیت که اشاره فرمودید سعدی از لف و نشر مشوش استفاده کرده و ضمیر نزدیک را به اسم دور و ضمیر دور را به اسم نزدیک نسبت داده.
شایگان در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۲۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۸۶: