گنجور

حاشیه‌ها

حسین منصوری پور در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۴۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰:

در این خاشیه ،دوستان گنجوری توضیحات بسیار داده اند که بنده هم برداشت خودرا از بیت ازقلم انداخته ی استاد شجریان،مینویسم.
:"کوس غارت زد فراقت گرد شارستان دل+شحنه ی عشق تو،گوی عقل در طبطاب داشت"

 

عطیه در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۸:

این شعر در اهنگ سلام علیک از آوان بند خوانده شده است.

 

مصطفی خدایگان در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۱۰:

سلام. این رباعی در همین گنجور به نام سه نفر ثبت شده!! لطفا شاعر اصلی را بیابید و دیگران را حذف کنید. سپاس

 

مهرداد پارسا در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۳۷ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » مستزادها » از ماست که بر ماست:

این سرودۀ زیبا و آموزدۀ ملک الشعرای بهار تداعی گر این شعر از ناصر خسرو قبادیانی است که بی شک بهار نیز در سرودۀ خویش از او الهام گرفته است:
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست
وندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت
امروز همه روی جهان زیر پر ماست
بر اوج چو پرواز کنم از نظر تیز
میبینم اگر ذره ای اندر تک دریاست
گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد
جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست
بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید
ناگه ز کمینگاه یکی سخت کمانی
تیری ز قضای بد او گشت بر او راست
بر بال عقاب آمد و آن تیر جگر سوز
وز ابر مر او را بسوی خاک فروکاست
گفتا عجبا اینکه ز چوبی و ز آهن
این تیزی و تندی و پریدن ز کجا خواست
زی تیر نگه کرد و پر خویش برآن دید
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست

 

حاجی سیسی در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۸:

شهریار به استقبال رفته:
کار گل زار شود گر تو به گلزار آیی
نرخ یوسف شکند چون تو به بازار آیی..

 

nabavar در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۳۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:

بابک جان
تو باز دعوی پرهیز می‌کنی سعدی
که دل به کس ندهم کل مدع کذاب
گویا می گوید : سعدی ادعایت در مورد پرهیز ، همه دروغ است
زنده باشی

 

نادر.. در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۹:

مرا وصال تو باید! صبا چه سود کند؟ ..

 

مستر مهدی در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۷:

وسط جنگ و حمله تیمور کی به دنبال شراب عرفانی می‌رود؟! در غزل کامل در نسخه قدسی، ابیات دیگری هست که معنای روشن غزل با آنها نشان داده میدهد . در نسخه قزوینی حذف بیتها، کار معنی را دشوار کرده است.
حافظ در این غزل، وحشت ویرانگری حملات تیمور به ایران را ثبت کرده است و از گوشه نشینی خویش حرف زده است و صبر و پناه بردن به شراب انگور. ابیات در نسخه قدسی کاملا برتری دارند. مثل "رنگ گل و بوی یاسمن" . که برتری دارد بر بوی گل و رنگ یاسمن! و "عجب فتنی" برتری دارد بر عجب زمنی! چون در مصراع قبل از آینه جام و نقشبندی غیب حرف زده است. ابیات اضافه هم با ابیات موجود همخوان و همراهند. مثلا بیت "به گوشه ای بنشین سرخوش و تماشا کن ...) همخوان است با مطلع غزل.
شکوه و گله حافظ از آتش جنگ و ویرانگری است (مزاج دهد تبه شد در این بلا حافظ) و در آرزوی اندیشه‌ها و افکار صلح جو است (فکر حکیم وار، نظر برهمن وار).
کلا این غزل طبق نسخه قدسی ارجح است به نسخه قزوینی که در گنجور ثبت شده است. غزل کامل را درج میکنم.
اختلافات واژگان در ابیات مشترک را داخل " " گذاشته ام، ولی بیت‌های اضافه‌تر را درون ( ) نوشته ام.
* * * غزل کامل طبق نسخه قدسی این است:
دو یار زیرک و از باده کهن دومنی
فراغتی و کتابی و گوشه چمنی
من این مقام به دنیا و آخرت ندهم
اگر چه در پیم افتند "خلق" انجمنی
هر آن که کنج قناعت به گنج دنیا داد
فروخت یوسف مصری به کمترین ثمنی
بیا که رونق این کارخانه کم نشود
به زهد همچو تویی یا به فسق همچو منی
ز تندباد حوادث نمی‌توان دیدن
در این چمن که گلی بوده است یا سمنی
(نگار خویش بدست خسان همی بینم
چنین شناخت فلک، حق خدمت چو منی)
(بشد ز فُرقَت یوسف، دو دیده یعقوب
بیار باد فرحبخشِ بویِ پیرهنی)
ببین در آینه جام، نقشبندی غیب
که کس به یاد ندارد چنین عجب "فتنی"
از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت
"عجب که رنگ گلی ماند و بوی یاسمنی"
به صبر کوش تو ای دل که حق رها نکند
چنین عزیز نگینی، به دست اهرمنی
(به گوشه‌یی بنشین سرخوش و تماشا کن
ز حادثات، زمانی، رخ شکر دهنی)
(به روز واقعه، غم با شراب باید گفت
که اعتماد به کس نیست، در چنین زمنی)
مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ
کجاست فکر "حکیمیّ" و رای برهمنی؟

 

ماه نیا در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۰۶ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۹:

فعل باید مفرد بیایید
هر کس علاج درد دلی می کند و ما

 

نادر.. در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۱۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۴ - منازعت امرا در ولی عهدی:

بزرگوارید حامد جان.. با کمال میل در خدمت دوستان عزیز هستم:
nader_tavaz@yahoo.com

 

بابک در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۳۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:

کلمه‌ی "کُتّاب" علاوه بر اینکه جمع "کاتب" به معنی "نویسنده" است، به معنی مکتب و مدرسه هم هست. و در اینجا مکتب معنی میده.

 

سید مجتبی فتاحی در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۴۹ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۳۵:

مصرع اول بیت هفتم باید احتمالا اینگونه باشد:
ماه از من قرص (رو) بیهوده پنهان میکند

 

Mostafa ۲۰۲۰ در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۴۰ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیع بند - که یکی هست و هیچ نیست جز او:

یکی از حیرت انگیزترین اشعار عرفانی که تجلی شور و جذبه و عرفان در آن موج می زند، همین ترجیع بند "که یکی هست و نیست جز او" هاتف اصفهانی است. فوق العاده است. رحمةالله علیه...

 

بابک در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:

سلام. درباره ی مصراع آخر اگر کسی از دوستان توضیح بده ممنون میشم.

 

محمد حسینی در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۲:

عجب شعری....

 

لیلا اسدی در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۲:

با خوندن این شعر غم عالم روی دلم نشست مخصوصا بیت آخر

 

شهاب در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:

سلام بر همه دوستان بنظرمن حضرت حافظ بیش از آنکه دگر جهانی بنگرد این جهانی می نگرد و از جمله شاعرانیست که به زندگی آری میگویند و قواعد مربوط به خود را پایه میگذارند و همین خلاقیتست که در نظرمن اورا ستودنی کرده است.
شاید تا حدی بر خلاف حضرت مولانا که بیشتر دگر جهانی میاندیشند.

 

حبیب عبادی فخر در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۹۳:

سلام
گفتا تو نه آنی که کنی یانکنی
آن من بودم که بیقرارت کردم

 

sal در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۰۳ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۷۴:

دنیایی از معنی در همین یک بیت نهفته است؛
مهر چندان که کشد تیغ و نماید حدت
ذره دلشده را آتش خور کم نشود
صبح را چون نفس صدق زند باشه چرخ
مهر خاطر بدم سرد سحر کم نشود
بیت اول به این معنی است که اگر مهر معشوق در دل عاشق تند و تیز شود ، این دل کوچک پر از گرمی مهر همانند خورشید که تابنده و گرمی بخش می ماند و چیزی از گرمی آن کم نمی شود
بیت دوم هم اشاره به خورشید دارد"شه چرخ" استععاره از خورشید است؛
اگر همچون نسیم صبح که صادقانه با طلوع خورشید هم نفس می شود با معشوق هم نفس شوی با سردی هایی که در زندگی و روابط عاشق و معشوق پیش می آید با صداقت می توان گرمی مهر و دوست داشتن را همیشه نگه داشت.
نمی دونم چه قد تونستم منظور خودم و برسونم
خیلی سخت بود
یکی باید بیاد تفسیر من و معنی کنه و یک حاشیه بر توضیح من بنویسه!
کلا شعر قشنگیه منظورم این بود!

 

nabavar در ‫۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۰۲ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹:

درست می گویی مریم بانو
شاید باشد:
دل عرفی نه یکی قطره ی خون، فولاد است
از ستم سیر مشو {گر }دگر آزاری هست

 

۱
۲۸۲۵
۲۸۲۶
۲۸۲۷
۲۸۲۸
۲۸۲۹
۵۰۷۷
sunny dark_mode