گنجور

حاشیه‌ها

مهسا رضایی در ‫۶ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۳۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۰:

از شاعر بزرگی مثل سعدی بعید است که بگوید
بنی آدم اعضای یکدیگرند
چطور از نظر منطقی میتوان این موضوع را توجیه کرد که ما اعضای یکدیگر هستیم اما اگر بگوییم اعضای یک پیکرند توجیه پذیر و منطقی است زیرا افراد جامعه مانند اعضای یک پیکر در ارتباط با هم هستند
استاد فروغی هم یک انسان است و می تواند دچار اشتباه شود. و هیچ اشکالی ندارد که بزرگان ما هم دچار اشتباه شوند بهتر است آنها را از معصومیت خارج کنیم

 

بها در ‫۶ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹۷:

با سلام
به راستی که هر کسی از ظن خود شد یار من
ناله های مکرر مولانا کجا و شش و هشت امروز کجا؟!
این غزل در بحر مجتث که عرصه ی ناله و سوز و گدازهای فراق است سروده شده و گذشته از اونکه یک ریتم خود ساخته ولی خوشمزه به خورد این غزل داده اند،تداعی وزن غلط هم در همون دو میزان اول آهنگ کاملا پر واضح هست.
وزن شعر با مفاعلن شروع میشه ولی در آهنگ آقای چاووشی به جای مفاعلن، فَعَل فَعَل به گوش میرسه،که این هم نیازمند غور و پژوهش در ادبیات و شعر و موسیقی است،دریغ و افسوس که اهل بازار فقط مصالح اقتصادی را در آثار هنری جست و جو میکنند.
این یکی شیر است اندر بادیه / وان دگر شیر است اندر بادیه

 

ولی اسدی در ‫۶ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۴۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۵:

بیت اول صحیح است اما قبل از کلمه درست به یک کاما نیاز دارد که برای خواننده مفهوم داشته باشد .

 

مسعود در ‫۶ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵۹:

آلبوم گل صدبرگ با آواز استاد شهرام ناظری یکی از بهترین آلبوم های قرن اخیر موسیقی ملی ایرانیست.
آهنگساز این اثر زنده یاد استاد جلال ذوالفنون هستند.
این غزل به شکل فوقالعاده ای با صدای استاد ناظری جامه آواز به خود پوشیده و یکی از ماندگارترین آوازهای ایرانی رو شکل داده.
با شنیدنش به اوج عرفان میرسیم و به نهایت خیال دست پیدا میکنیم

 

حاتم در ‫۶ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۳۴ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵ - در صفت آسمان گوید:

مصرع اول بیت اول باید بجای نیگون، «نیلگون» باشه
چو دریاست این گنبد نیلگون

 

بابک چندم در ‫۶ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:

گمنام جان،
پاسخ کوتاه و مختصر و مفید می طلبی؟ یا نامه بلند بالا و فدایت شوم؟

 

بابک چندم در ‫۶ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۱:

باری،
صورت مسئله یا درخواست پرسشگر برملایی هویت و ماهیت "بحر وحدت" و "غرقه گنه" نیز بود...
پس،
چه شد آن همه پیمان؟ که نوشتی و خبری نشد از آن؟...

 

عباس در ‫۶ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۰۵ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸:

به همه جهان چو خسرو....
لطفا اشتباهات تایپی را تصحیح کنید.

 

کمال داودوند در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۰۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۳۰:

بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 6750

 

نادر.. در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:

آنک یافت می‌نشود
آنم آرزوست..

 

علی در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۴۱ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۸ - حکایت مرد درویش و همسایهٔ توانگر:

پارسی را پاس بداریم
زین پس به چای مادر .... بگوییم مادر چاف جاف
خدا وکیلی کمبود فحش داریم که فحش چدید یاد میدی؟همون قحبه خوبه یا به قول خیلیها قهوه

 

۷ در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۸ - حکایت مرد درویش و همسایهٔ توانگر:

جاف جاف=یاف یاف
یاف=یافه=یاوه
یاف یاف=هرزه هرزه=قحبه

 

روفیا در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹:

تصحیح می کنم، خط آخر :
مقاله ای از تورو
تلگرام اقلا گزینه ای به نام ادیت دارد، که به برکت آن می توان به آسانی توبه کرد و اصلاح، تازه کسی هم نمی فهمد چه غلطی کرده بودیم، فقط می فهمند توبه کردیم!
اینجا یا می توبانندتان (حذف) یا اگر از خطایی بازگشتید خطایتان تا ابد چون چراغ نیون خودنمایی می کند،
با همه اینها گنجور بر سر ما جای دارد!

 

روفیا در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹:

بنده پیر خراباتم که درویشان او
گنج را از بی نیازی خاک بر سر می کنند
نقل قول از علیرضا طاق دره مترجم گران مایه کتاب والدن:
a man is rich in proportion to the number of things which he can afford to let alone. Walden
انسان به نسبت آن چیزها که توان رها کردنش را دارد ثروتمند است. هنری دیوید تورو، والدن.
به قول حافظ:
در این دنیا اگر سودی است با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
در دنیای مادی و اقتصاد مصرف گرای امروز که آبرو و حیثیت آدمی در گرو تعداد چیزهایی است که می خرد تمام دغدغه ی تورو آن بود که انسان را از خواب این دنیای مصرف گرا بیدار کند تا میوه ای از باغ معنا بچیند. تورو در زمانی والدن را نوشت و این سخن را در آن گفت که آمریکا در حال تبدیل شدن از یک کشور کشاورزی به این غول صنعتی و اقتصادی ای شد که امروز می بینیم. آمریکا و جهان، تبدیل به آن چه تورو در رویای خویش دیده بود نشد. اکنون شاید به قول هنری میلر نویسنده ی بزرگ آمریکایی که مقاله ای از تور را ویرایش کرده است: آمریکا جهنمی است با تهویه ی مطبوع.

 

روفیا در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:

زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول
آن های و هوی و نعره مستانم آرزوست
آن روزها هم مردم مانند امروز پرشکایت و گریان بودند؟!

 

روفیا در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:

گوشم شنید قصه ایمان و مست شد
کو قسم چشم صورت ایمانم آرزوست
به یاد بخشی از کتاب والدن اثر بی بدیل هنری دیوید ثورو افتادم :
the barberry's brilliant fruit was likewise food for my eyes merely
میوه ی تابناک زرشک نیز به همین ترتیب صرفاً غذایی برای چشمان من بود.
او که سفره هستی بر ما گسترد تنها خوراک لب و دندان بر آن ننهاد، نیک می دانست چشم ها نیز قسم خود مطالبه می کنند.

 

همایون در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۳۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵۹ - داستان آن کنیزک کی با خر خاتون شهوت می‌راند و او را چون بز و خرس آموخته بود شهوت راندن آدمیانه و کدویی در قضیب خر می‌کرد تا از اندازه نگذرد خاتون بر آن وقوف یافت لکن دقیقهٔ کدو را ندید کنیزک را به بهانه به راه کرد جای دور و با خر جمع شد بی‌کدو و هلاک شد به فضیحت کنیزک بیگاه باز آمد و نوحه کرد که ای جانم و ای چشم روشنم کیر دیدی کدو ندیدی ذکر دیدی آن دگر ندیدی کل ناقص ملعون یعنی کل نظر و فهم ناقص ملعون و اگر نه ناقصان ظاهر جسم مرحوم‌اند ملعون نه‌اند بر خوان لیس علی الاعمی حرج نفی حرج کرد و نفی لعنت و نفی عتاب و غضب:

صورتی بنشینده گشتی ترجمان
در این مصراع ظاهرا کلمه بشنیده را با یک ن اضافه درج نموده اید

 

مجتبی در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹۳:

بیت سوم مصرع دوم به نظر" پیغمبر من" مناسب تر با وزن باشه

 

زهرا یوسفی دارانی در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

اساتید محترم پارسی،این دو بیت را برایم معنا کنید :
تدبیر صدرنگ افکنی بر روم و بر زنگ افکنی
و اندر میان جنگ افکنی فی اصطناع لا یری
می‌مال پنهان گوش جان می‌نه بهانه بر کسان
جان رب خلصنی زنان والله که لاغست ای کیا

 

فرزاد در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۴۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:

قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بیخبران راه نه آنست و نه این

 

۱
۲۷۵۹
۲۷۶۰
۲۷۶۱
۲۷۶۲
۲۷۶۳
۵۰۷۶
sunny dark_mode