گنجور

حاشیه‌ها

امیررضا در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۰۳ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » جواب هدهد:

چرا داستان شیخ صنعان (سمعان) باز نمیشه ؟
من تقریبا 20 بار از طرق مختلف سعی کردم....ولی نشد

 

nariman در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۲۱ دربارهٔ عبدالقادر گیلانی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲ - دل مجروح:

به نظر می رسد که در مصرع دوم بیت دوم 'سپری' خوانش صحیح باشد.

 

ریحانه در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۲۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۹ - اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل:

این حکایت ها برای پر کردن اوقات بیکاری نیست، برای لالایی نیست که بخوانیم و بخوابیم برای این است که بیدار شویم.متون مولانا سرشار از عرفان است که در قالب ساده ای بیان شده و مثل یک جرقه می ماند که با درک فلسفی و عرفانی به یک انفجار تبدیل می شود.
از شما خواهشمندم به جای ساده اندیشی کمی بیشتر درباره ی مفهوم شعر تفکر کنید و نه معنی آن
با سپاس از شما

 

مراد در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۱۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۵:

با سلام. بنظرم بیت دوم به شکل زیر درست باشد:
به جای کلمه آری داری یا بیاری جایگزین شود.
تو چه ارمغانی داری که به دوستان فرستی چه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیایی
یا
تو چه ارمغان بیاری که به دوستان فرستی چه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیایی

 

رضا در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۲۱ دربارهٔ وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۳ - در سپاسگزاری:

عالی
زبان سپاسگزاری با مرور اشعار افزون گشت.
سپاسگزارم.

 

هانیه سلیمی در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰۷:

در نسخه فروزانفر چاپ امیرکبیر مصرع اول بیت 5 به این شکل آمده
حدیث وصل تو گفتم بگفت لطف تو کاری (نه آنگونه که در گنجور آمده: کری)
اما آنطور که دوستی در کامنتی نوشته اند به نظر"آری" درست تر مینماید.

 

هانیه سلیمی در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰۳:

به نظر میرسد در مصرع اول بیت دوم به جای هزاران، بایستی هزار باشد(به جهت رعابت وزن) هزار عاشق داری به جان و دل نگرانت
در دو غزل بعدی( 904 و 905) نیز که بر همین وزن است، کلمه ی هزاران وجود ندارد و در هر دو غزل، هزار آمده.

 

صابر در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴۳:

بیت 4 ملک وزن مصرع رو خراب کرده
مملکت وزن درست داره و معنا نیز. البته تصحیح مولانای جان مارا مباد ظ

 

مهدی خالقی در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۴۳ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸:

تصنیف مست ابد رو استاد رامین کاکاوند و استاد سید خلیل عالی نژاد با صدای رامین کاکاوند اجرا کردند و بسیار هم زیبا بود

 

مسلم در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۰:

شویان اولینش بنگر که در چه حالند...

 

داود قهرمانلو در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سی‌ام:

به نظر بنده منظور مولانا ، پادشاه زمان خودش بوده چون مولانا از آن پادشاهان پول دریافت میکرده.

 

shk clickmank در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۰۵ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۴:

درود بر همه دوستان پر تلاش گنجوری
**پیشنهاد و انتقادی عمومی**
توجه به ویرایش فنی، رایانه‌ای، نوشتاری و فاصله و نیم فاصله و... قابل تقدیر و ستایش است اما بی اعتنایی به سوسول بازی‌ها و ضوابط من درآوردی و تایید نشده برخی ویراستاران و کم توجهی به سیما و چهره خط فارسی بخاطر قرائت و تقطیع شعر پسندیده نیست،چرا که تقطیع مقوله‌ای جدا از چهره خط فارسی است.
با سپاس
شمشاد کشت‌کار

 

مجید در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۴:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴:

این غزل حافظ آکنده از ادبیات عرفانی و کنایه های عشق حقیقی است. به عنوان مثال برگ سرای سلطان به هدیه هایی اطلاق می شود که مردم برای بار یافتن به بارگاه پادشاه می بردند. در اینجا حافظ به دنبال هدیه ای می گرد که تقدیم بارگاه مرکز هستی کند اما می بیند چیزی در خور و شایسته این بارگاه ربوبی ندارد. از این رو به کهنه دلقی که دارد اشاره می کند که همان جسم ناقابل اوست و اعلام می کند که ما حاضریم جسم ناقابل خود را تقدیم بارگاه ربوبی کنیم که البته اشکالی ندارد بین تعییر حافظ با روحیه شهادت طلبی سازگاری دهیم. تمام تعبیرهایی که حافظ در این غزل بکار گرفته در فضای عرفان و عشق حقیقی قابل توصیف است. آه، رطل گران، آستان جانان، آسمان، دولت وصال و دیگر تعبیرهای لطیف حافظ که همگی در سایه رندی او در این غزل جای گرفته، نشان از روح واصل حافظ دارد. روحی که در سیر و سلوک معنوی به مواجید و اذواق بس گرانبها و وافری دست یافته است. و البته برای کسانی که رباب و شباب ظاهری چشمشان را پر کرده قابل فهم نیست؛ و همین است رمز رندی حافظ که سبب شده نامحرمان وارد فضای بس وسیع و گسترده عرفان او نشوند و فضای پاک و معنوی عرفان او به قذارات های روحی ظاهر بینان آغشته نشود. مثلا این بیت که می گوید: بر آستان جانان گر سر توان نهادن. گلبانگ سر بلندی تا آسمان توان زد؛ حکایت از سجده های شبانه حافظ دارد که با آن راهی به آسمان گشوده است. بر همین اساس برداشت آن دوست عزیزی که گفته تعبیر بیت مربوط به قد خمیده می تواند زبان حال حبیب بن مظاهر باشد؛ قابل تقدیر است نه قابل تحقیر. بله، این برداشت سخن دلنشینی است که بگوییم: گویا این بیت زبان حال آن پیر عاشورایی است که مسیر شهادت را بر زندگی ننگ آمیز ترجیح داد؛ هزگر چند می دانیم که حافظ در هنگام سرودن این بیت احیانا به شخصیت حبیب نظر نداشته.
بیت آخر که حافظ را به قرآن سوگند می دهد تا از ریا و نفاق دوری کند موید همین حقیقت است که او، در فضای عرفان حقیقی سیر می کرده و این غزل پر از گنح و دور از رنج را سروده است تا جان عاشقان و عارفان را سپند رخ جانان کند.

 

بابک چندم در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۴:۰۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۵:

@بهروز،
ابراهیم ادهم...
ولی این رباعی خیلی کشکی است که متعلق به خیام باشد...

 

بابک چندم در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۴:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸:

@ حمید سجادی،
رُباب در شاهنامه آمده، و تا به امروز در افغانستان موجود است و نواخته می شود....
در نقاشیهای ابتدای دوران صفوی (1500-1550 میلادی) اینها را دیده ام:
نی، کمانچه، بربت (بربط) یا همان عود در عربی، داریه زنگی (دایره) ، داریه بدون زنگ، زنی که در مجلس زنانی در حال رقص در یک حلقه؛در ایوان بالایی تنبور بر روی سینه می زند، سنج انگشتی راهم اگر اشتباه نکنم جایی دیده ام...
چند دهه پیشتر از اینان در یکی از نقاشیهای کمال الدین بهزاد (حدود 80-1470 میلادی) شخصی که بربت بسیار بزرگی (دو یا سه برابر بزرگتر از بربت امروزی) را می نوازد و در کنارش یک داریه زن...
چند دهه پیشتر از آن و تقریباً معاصر حافظ (1400-1420 میلادی) در نقاشیهای منسوب به محمد سیاه قلم؛ دیوها که مشغول پایکوبی و رقصند یکی کمانچه و دیگری به گمانم رباب می نوازند...
در نقاشیهای دوره ایلخانی (مغولان) به نمونه ای برخورد نکرده ام چراکه اکثراً جنگ و شکار و انواع و اقسام نمونه های آدم کشی را به نمایش کشیده اند(البته در ادوار بعدی نیز اینها به وفور موجودند)....ولی پیشتر از آنان و در عهد سلجوقی یکی از کاشیهای ربوده شده از تخت سلیمان (حدود 1270 میلادی) نمایشگر بهرام سوار بر شتر و پشتش هم آزاده که بر عکس نشسته و مشغول نواختن چنگ است...
@ 8
من که آخرش سر در نیاوردم چرا جاز یا جَز را که سبکی از موسیقی است
و سیاهان آمریکا آنرا بوجود آوردند، در ایران تبدیل کردند به نام یکی از آلات همان سبک که در سرزمین خودشان درامز (drums) نام دارد...شاید که همتای آن در فارسی یعنی طبل ها چندان به گوش خوشایند و خوش آهنگ نباشد،به خصوص که سنج فلزی نیز جزیی از آن است، ولی حداقل طبلِ جاز شاید که اینقدر بی مسمّا نمی بود....

 

بهار در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۳۴ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰:

سلام وقت بخیر
این غزل یکبار به اسم محتشم کاشانی و یکبار به اسم هلالی جغتایی تو سایت درج شده!!!
غزل شماره 20 محتشم کاشانی
غزل شماره 17 هلالی جغتایی

 

ادبیات در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۰۰ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » مقدمهٔ نصرالله منشی » بخش ۲۱ - ذکر منصور عباسی:

تصحیح مجتبی مینوی طهرانی، صفحه 23، س 3:
مَنْ لَم یُشْبِعْهُ خِلافَةُ اللهِ فی أَرضهِ لم تُشْبِعْهُ ضِیاعُ الیتامی و المساکینِ.

 

ادبیات در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۴۸ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » مقدمهٔ نصرالله منشی » بخش ۲۰ - ذکر منصور عباسی:

تصحیح مجتبی مینوی طهرانی، صفحه 22 س 17:
أَرَی الناسَ یُبَخِّلُوننی وَ والله ما أَنا بِبَخیلٍ لکِن رَأَیتُهم عبیدَ الدرهمِ و الدینارِ فَمَنَعتُهُم إیاهم لِیَخْدِمُوننی من أجلِهِما و لقد صَدَقَ من قال «جَوِّعْ کَلْبَکَ یَتْبَعْکَ»

 

ادبیات در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۴۰ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » مقدمهٔ نصرالله منشی » بخش ۲۰ - ذکر منصور عباسی:

تصحیح مجتبی مینوی طهرانی صفحه 22 س13:
الخَوفُ أَمرٌ لا استِقامةَ لِأَحدٍ إلّا بِهِ: إمّا ذو دینٍ یَخافُ العقابَ أو ذو کرمٍ یخاف العارَ أو ذو عقلٍ یخاف الَّبِعَةَ.

 

ادبیات در ‫۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » مقدمهٔ نصرالله منشی » بخش ۱۹ - ذکر منصور عباسی:

کلیله و دمنه تصحیح مجتبی مینوی طهرانی صفحه 22 س 7:
یا بُنَیَّ، لاتُوَسِّعنَّ علی جُنْدِکَ فَیَسْتَغْنوا عَنکَ ولاتُضَیِّقَنَّ علیهم فَیَفِرُّوا مِنکَ، أَعْطِهِمْ عَطاءً قَصْدًا و امنَعهُم مَنعًا جمیلًا و وَسِّعَ علیهِم فی الرَّجاءِ و لاتُوَسِّع علیهم فی العَطاءِ.

 

۱
۲۴۶۰
۲۴۶۱
۲۴۶۲
۲۴۶۳
۲۴۶۴
۵۲۰۷