گنجور

حاشیه‌ها

ایرانی در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:

بعضی از دوستان گرامی لطف کنند تعصبات را کنار گذاشته و بجای نظرات کورکورانه و سطحی با دیدی فلسفی و اندیشه ای عمیق تر به غزل های حافظ نگریسته و بعد اظهار نظر فرمایند. با تشکر.

 

حسین،۱ در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۸:

زحمات گرداننده محترم گنجور جناب حمید رضا با این سایت بسیار مفیدشان واقعاً قابل تقدیر است ، می دانم مدیریت چنین مهمی کار ساده ای نیست. با سپاس از ایشان و از دوستان ادیب حاشیه پرداز ، به علت اینکه بعضی حاشیه ها را بدون بازبینی اگر چه ناسزاباشد و یا نامربوط ،باقی می گذارند و بعضی دیگر را که جز راهنمایی جوانان نیست در باز بینی نگه می دارند تا مدتی بعد که برای همه قابل مشاهده نباشد در حاشیه می آورند . جز یأس از حاشیه نویسی برایم نماند ، و با اجازه از نوشتن حاشیه درین سایت خود داری می کنم . تا بلکه این اعتراض باعث بهبود این نقیصه شود
با احترام فراوان

 

رضا ساقی در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲:

بازآی ودل تنگ مرامونس جان باش
وین سوخته رامحرم اسرارنهان باش
حافظ عاشق پیشه دل نازنین اَش به تنگ آمده وبنظرمی رسددرشرایط اندوهباری بسرمی برد که اینچنین دلداررامی طلبد تابازگردد وبرای دل تنگش ،اَنیس ومونس جان باشد. امّاطبق معمول، غزل صرفاً درامتدادِ ابرازاحساسات عاشقانه پیش نرفته است. یکایک ابیات این غزل،همانند سایرغزلها هرکدام به تنهایی (خارج ازگودغزل نیز ) مستقلاً یک بیت الغزل معرفت،وصفحه ای ازکتاب منشور رندیهای حافظ به شمارمی روند زیرااین ابیات نغزولطیف درحقیقت از اندیشه های پرنیانی وباورهای حافظانه مایه می گیرند وظرایف ولطایف افکارخواجه راانعکاس می دهند.
معنی بیت: بازگرد ودوباره برای دل بیقرار وازغم گرفته ی من، همان مونس جان باش که پیش ازاین بودی و قراروآرامش می بخشیدی بازگرد وبرای این دلِ سوخته درآتش دوری، رازدارباش تابتوانم آنچه درفراق تودیده وشنیده وکشیده ام رابازگویم.
یارب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن ده که چه گفت وچه هاشنید
زان باده که در میکده ی عشق فروشند
ما را دوسه ساغر بده وگورمضان باش
"میکده ی عشق" دراینجاکنایه ازدل ونهاد آدمیست که عشق ازآنجا برمی خیزد. بی تردید باده ای که درمیکده ی عشق می فروشند نمی تواند ازانگورمایه گرفته باشد درمیکده ی عشق، شراب محبّت است که ازعشق مایه می گیرد. شراب چشم و شراب لعل لب است که اززیبایی حاصل می شود شراب نازوعشوه وشرابهاییست که محصول خُمخانه ی دل است، وروح وروان آدمی راصفابخشیده وسرمست وشنگول می سازد وخُماری وسردرد ندارد. نوشیدن شراب عشق ومحبّت، حتّادرماه رمضان نیزازمنظر شریعت منعی ندارد. البته این بدان معنانیست که حافظ اهل "شراب" انگوری نبوده وهمه ی شرابهایی که دردیوان اووجوددارد شراب عشق ومحبّت است درقفسه های میکده ای که حافظ بنا نموده همه رقم شراب با طعم ورنگهای مخصوص ومتفاوت(حقیقی ومجازی)چشم هارامی نوازد وپذیرایی ازمیخواران، متناسب ومطابق ذائقه ی آنهاانجام می گیرد.دراین میکده هرکس می تواندشراب موردعلاقه ی خودراسفارش دهد.
معنی: ای دوست بیا وازمیکده ی عشق(ازسرلطف وعنایت) دوسه ساغر شرابِ محبّت به این دل ِ سوخته بچشان هرچندکه ماه رمضان بوده باشد منعی ندارد بگواصلاً رمضان باشد برای نوشیدن این شراب رمضان وشعبان تفاوتی نمی کند.
زان مِی عشق کزوپخته شودهرخامی
گرچه ماه رمضان است بیاورجامی
در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک
جهدی کن وسرحلقه ی رندان جهان باش
در خرقه چو آتش زدن : کنایه ازروی گردانیدن ازصوفیگری وزهدِ ریاکانه هست. خرقه درنظرگاه حافظ، لباس تزویر وریاکاریست وپوششی مناسب برای مخفی کردن عیب هاست.
عارف سالک : کسی که ازخرافات وریاکاری خودرارهانیده ، درطریق معرفت وشناخت حقیقت قرارگرفته ودراین مسیر به سوی سرمنزل مقصود درحرکت است.
جهد: سعی وتلاش
سرحلقه ی رندان: الگو وراهنمای رندان
رندان: آزادگان ووارستگانِ ازبندِ تعلّقات
معنی بیت: ای وارسته ازبندِ تعلّقات وجهالت وریا،حال که باآگاهی خرقه ی زهد وتزویررابه آتش کشیده ودرمسیردرستِ سرمنزل مقصودقرار گرفته ای تلاش کن که بیش ازیک سالک( راهرو ) باشی توقّف مکن سعی کن به مراحل بالاتر ارتقاپیداکنی ،الگو وراهنمای رهروان باشی وبتوانی رهرواندیگر رانیزبه سعادت و رستگاری رهنمون گردی.
ای بی خبربکوش که صاحب خبرشوی
تاراهرو نباشی کی راهبر شوی ؟
دلدار که گفتا به تواَم دل نگران است
گومی‌رسم اینک به سلامت نگران باش
به تواَم دل نگران است : دلم برای تونگران است
نِگران : درانتظار وچشم به راه بودن
معنی بیت: دلدارم پیام داده که نگران سلامتی من است به اوازطرف من بگو که بزودی به دیدارش خواهم شتافت همچنان منتظروچشم براه بماند.
نگران بودن دلدار برای دلداده،غرورآمیز و خیال انگیزاست همان میزات که صیدازپی صیاد دویدن مزه دارد نگرانی دلدارنیزبرای دلداده حظّی شیرین ونشاط بخش است. چنانکه می بینیم حافظ نیزدراینجا این نکته رابرجسته ترنموده است.
درخوانش شعراگرپس ازاینک مکثی کنیم وبسلامت نگران باش راباهم بخوانیم معنی حافظانه تری بدست می آید یعنی باسلامتی وخوشی چشم انتظارباش.
سلامت همه آفاق درسلامت توست
به هیچ عارضه شخص تودردمندمباد
خون شددلم ازحسرت آن لعل روان بخش
ای دُرج محبّت به همان مُهرونشان باش
"لعل روان بخش " کنایه ازلب نوشین وآبداریاراست که برای عاشق،روحی تازه می بخشد
دُرج : صندوقچه کوچک .
دُرج محبّت : صندوقچه مهر و محبّت، کنایه از دل .
به همان مُهر و نشان باش : درقدیم صندوقچه رابا نشانهای مخصوصی مُهروموم می کردندتا ازدسترسی دیگران درامان بماند. حافظ بادستآویزقراردادن این نکته، دهان یار رابه صندوقچه ای باارزش تشبیه کرده است صندوقچه ای که بابوسه ی حافظ مُهروموم شده وحافظ امیدواراست که کس دیگری نتواند به این گنجینه دسترسی پیداکند ولب اوراببوسد.
باتوجّه به اینکه دندانهای سپیدیاردرنظرگاه عاشق همانند مرواریدهای گرانبهادیده می شوند تشبیه دهان به صندوقچه بسیارلطیف وزیباست.
معنی بیت: دلم ازحسرت بوسه های شیرین وروح بخش توخون است ای صندوق جواهرات رویاهای من،به همان حالت که مُهروموم کرده ام همچنان دست نخورده باقی بمان.
بوسه بردُرج عقیق توحلا ل است مرا
که به افسوس جفا مُهروفا نشکستم
تا بر دلش از غصّه غباری ننشیند
ای سیل سرشک ازعقب نامه روان باش
معنی بیت: ای سیلاب اشک ازپشت سراین نامه(این غزل) روان باش تامبادا بردل نازنین ونازک یار،غبارغم وغصّه نشیند واورامکدّرنماید.
چشم من کردبه هرگوشه روان سیل سرشک
تاسهی سروتوراتازه ترآبی دارد
حافظ که هوس می‌کندش جام جهان بین
گو در نظر آصف جمشید مکان باش
"جام جهان بین": جام جمشید، جام جم،جام کیخسرو، جامی افسانه ای که گویند احوالات روزگاردرآن نمایان بود. دراینجا کنایه ازجام شرابیست که حافظ قبلاً دربارگاه پادشاه (احتمالاً شاه شجاع)بدان دسترسی داشته وگهگاه باآن شراب می نوشیده است.
آصف : نام وزیر حضرت سلیمان (آصف برخیا) امّاحافظ این لقب را به دوستان وزیرخود به ویژه تورانشاه داده ودراینجا نیزاحتمالاً هم اومدّ نظربوده است. به عبارتی حافظ می گوید راه رسیدن به بارگاه شاه، ازطریق تورانشاه امکانپذیراست.
"جمشید مکان" کنایه ازشکوه واقتداروزارت تحت نظرتورانشاه است حافظ اقتداراین وزیر رابا شوکت وعظمت جمشید برابردانسته است.
به حافظ بگو برای دسترسی به جام جهان نما وحضوردرمحفل اُنس شاهانه، لازم است ابتدا نظروزیربااقتداروجمشیدشوکت رابه خودجلب کنی تاشایدبه واسطه ی اوبتوانی به حریم حرم یارواردشوی.
حافظ علاوه برشاه شجاع با خودِ تورانشاه نیزرابطه ی دوستی صمیمانه ای داشته، ودرچندجا اراوبه نیکی نام برده است. بانظرداشتِ سوابق دوستی آنها وبادانستن اینکه چه حکایاتی بین آنهابوده وچه اتّفاقاتی رُخ داده، راحت ترمی توان به منظورخواجه پی برد وشوخی حافظانه با شاه ووزیررا درپس زمینه ی این بیت مشاهده کرد. حافظ ازطرفی به شاه شجاع کنایه می زند وبه اومی فهماند که نمی تواندبی واسطه به دیدار اونایل گردد وازطرف دیگرتورانشاه رانیزباتعارفات رندانه،درشرایطی قرارمی دهد که برای دیدار او وشاه شجاع،ساکت ننشیند و دست به کاری بزند.
رحم کن برمن مسکین وبه فریادم رس
تابه خاکِ درآصف نرسد فریادم

 

منصوری در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۰۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۷:

والا ما آخر نفهمیدیم حکیم اینوریه یا اونوری شایدم بخاطر‌همین حکیمه

 

علیرضا صباغ معینی در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱:

مگر ممکنه همچین شعری سرایید؟
اینقدر زیباست که خود سعدی هم طاقتش تمام شده و خودش را مدح کرده است

 

ایرانی در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:

سعدی عشق منی.

 

امین در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۱۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:

یکی دیگر از شاهکارهای استاد غزل سعدی شیرازی.

 

امین در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰:

خوش بود ناله دلسوختگان از سر درد
خاصه دردی که به امید دوای تو بود
ملک دنیا همه با همت سعدی هیچست
پادشاهیش همین بس که گدای تو بود

 

ایرانی در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰:

تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من
هیچ کس می‌نپسندم که به جای تو بود

 

حسین،۱ در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۸:

ا.محمدی جان
ای کرده بر پاکان زنخ امروز بستندت زنخ
زنخ را دو ماناست:
مسخرگی و سخن بی هوده گفتن
چانه
می گوید : ای آنکه مردم پاک را مسخره می کردی و سخن بی هوده می گفتی ، اکنون چانه ی ترا بسته اند.
مرده را چانه و دهان بسته می دارند تا از بیرون آمدن محتویات درون جلو بگیرند.
زنده باشی

 

یاسان در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸:

در مورد توضیح نخست ایران عزیز لازم به یادآوری است که در بیت: لب بر لبی چو چشم خروس... آشکار است که منظور نظر سعدی شباهت سرخی لب یار به سرخی چشم خروس است و آن واژه که شما به معنای دوشیزه و زن کم شیر گرفته اید "خروس" به فتح خ است که واژه ای عربی است بر وزن فعول که از نام غذایی به اسم "خرسه" گرفته شده که برای زن تازه آبستن میساخته اند و از آن رو در زبان عرب دوشیزه نفسا را خرسه (به فتح خ) گویند.

 

هانی در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۰۴ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱ - نقش تو:

در بیت دوم کلمه های بخود و بزنجیز بهتر است جداگانه به صورت به خود و به زنجیر نوشته شود
در بیت های بعد هم کلمه ی (تو را) متاسفانه به صورت ترا نوشته شده است

 

امیر در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۴۶ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون:

قطعا، حتما، یقینا و تحقیقا این شعر عطار نیشابوری بالاترین مکتوب از تصوف است

 

مازیار mazisangari@gmail.com در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۳:

با سلام خدمت همه دوستان و عاشقان مولانا جلال الدین،
تا آنجا که بنده اطلاع دارم مناقب العارفین که با فاصله اندکی پس از مرگ مولانا نگاشته شده معتبرترین کتاب در خصوص احوالات آن عالی مقام است و بارها توسط مولوی شناسان نظیر دکتر زرینکوب و دکتر سروش استناد سده است .

 

ناشناس در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۳۱ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹:

آقای روحی زحمت کشیدید متن ده خطی نوشتید اما
در مثل مناقشه نیست

 

خمید علیزاده در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۰۵ دربارهٔ حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴:

این غرل با شماره 89 در نسخه دست نویس و معتبر دانشگاه استانبول و در دیوان ملک جهان خاتون درج شده و اشتباها توسط برخی در دیوان حافظ درج شده است.بانو الهه در یکی از برنامه های گلهای رنگارنگ که متاسفانه شماره اعلامی ندارد آنرا احرا کرده اند.

 

شقایق عسگری در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۴:

ببخشید منظورم شیطان بود.

 

شقایق عسگری در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۴:

سلام دوستان بیت آخر به ماجرای ابلیس و سجده کردن به انسان ایهام داره؟؟؟

 

محمد در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۲۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:

نظر من
بیت اول
مسیر زندگی ما در این دنیا بر روی یک لبه بسیار ظریف است که یک طرف آن خوب و یک طرف آن بد است و کسانی که این امتحان که از سوی خداوند است را قبول ندارند یعنی خدا را قبول ندارند

 

حمیدرضا در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۵۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱:

درود و وقتتون شاد
کتابی که من مشغول خوندنش هستم اشعارش متفاوت هست با این شعر از فردوسی
مثلا
کنون مرد بازاری و چاره جوی
ز کلبه سوی خانه بنهاد روی
کنون مرد بازاری و چاره جوی
ز دکه سوی خانه بنهاد روی

یا
بترسد چنین هرکس از بیم کوس
چنین برخروشند چون زخم کوس
بترسد چنین هرکس از بیم آب
چنین برخروشند چو گیرند شتاب
یا
چو بر دجله بر یکدگر بگذرند
چنین تنگ پل را به پی بسپرند
چو بر دجله بر یکدگر بگذرند
چنین تنگ راه بر می برند
یا
پلی دیگر اکنون بباید زدن
شدن را یکی راه باز آمدن
یکی پل دیگربباید زدن
شدن را یکی راه و باز آمدن

مطالبی که عرض کردم از کتاب تیسفون به قلم منوچهرشجاعی هست

 

۱
۲۴۵۱
۲۴۵۲
۲۴۵۳
۲۴۵۴
۲۴۵۵
۵۲۰۸