گنجور

حاشیه‌ها

محمدامین در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۱۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۱۳ - ذکر آن پادشاه که آن دانشمند را به اکراه در مجلس آورد و بنشاند ساقی شراب بر دانشمند عرضه کرد ساغر پیش او داشت رو بگردانید و ترشی و تندی آغاز کرد شاه ساقی را گفت کی هین در طبعش آر ساقی چندی بر سرش کوفت و شرابش در خورد داد الی آخره:

سلام و درود
آن شب گردک نه ینگا دست او
خوش امانت داد اندر دست تو
ظاهرا در بیت فوق عبارت «نه ینگا» اشکال دارد.
در لغت نامه دهخدا بصورت ذیل آمده است:
نیکا
لغت‌نامه دهخدا
نیکا. (صوت ) بخ . (نصاب ). بسی نیک ! چه خوب ! (یادداشت مؤلف ). خوشا! || نعم ! (یادداشت مؤلف ) : در خبر است از رسول علیه السلام که گفت : نعم الرغفان رغفان الشعیر... گفت نیکا گرده هاء گرده هاء جوبود. (نوروزنامه از یادداشت مؤلف ). || (ص ) خوب و خوش و زیبا و ظریف . (ناظم الاطباء). || (اِ) آنکه عروس و داماد را دست به دست دهد از بزرگان یکی از دو جانب . (یادداشت مؤلف ) :
آن شب گردک نه نیکادست او
خوش امانت دادش اندر دست تو.

مولوی .

 

حسین در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۰۵ دربارهٔ عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۱۶ - چه شورها:

اجرای اصلی این تصنیف توسط مرحوم استاد اقبال آذر انجام گرفته .

 

ریحانه در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:

سلام.
به نظرم این شعر زیبا مشخصا در مورد حضرت ابوالفضل هستش.

 

۷ در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۰۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۳:

اگر من شوم کشته بر دست اوی
نگردد سیه،روز چون آب جوی
این بیت از زبان هژیر است که به دست سهراب گرفتار آمده.سهراب ازو میخواهد نشانی رستم را بدهد که هژیر از بیم آنکه رستم به دست سهراب کشته شود می اندیشد و چنین میگوید.
یعنی با کشته شدن من گیتی چیزی را از دست نمیدهد و پهلوانان ایران زمین انتقام خون مرا میگیرند ولی اگر رستم کشته شود ایران دچار نابودی میشود.
روز(روزگار) ایرانیان با کشته شدن من تاریک نخواهد شد و این را از سر میگذرانند.ولی با کشته شدن رستم روزگار ایرانیان سیاه خواهد شد

 

نگین کشاورز در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۵۵ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹:

خوبان جهان صید توان کرد بهزر
خوش‌خوش بر ایشان بتوان خورد به ‌زر
نرگس که کله‌دار جهان است ببین
کاو نیز چگونه سر درآورد به زر

 

علی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۱۳ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:

واقعا عالیه ،من کلی غزل از سعدی حفظم ،میخواهم این عزل را هم حفظ کنم

 

۷ در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۴۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۱۳:

پیوسته یخ بسته رسته ایم.
جـمعـی چـو گل و لاله بـهم پـیوسـتـه
تـو هیزم خـشـک در مـیانـشـان رسـتـه
تو هیزم خشک(ناساز ) در میان گلهای تر (سازگار) سربرآورده ای
نخود هر آش شدن
رَستن به معنی رها شدن و راست شدن و بلند شدن
رُستن برای گیاه و آنچه تر است مانند گل و لاله و رَستن برای خشک و راست است مانند هیزم خشک بیت که دیگر تر نیست که بروید(بر ارزش او فزوده شود)
رَستن پایانی است در راستای رُستن
رستاخیز:خیزش راستین پایانی

 

علی رضا صادقی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۴۰ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۲ - پند و اندرز:

به یوسف یزدیان:
بیت به شکل اول صحیح است:
دیار مشرق و مغرب مگیر و جنگ مجوی
دلی به دست کن و زنگ خاطری بزدای
که همان مفاعلن فعلاتن است.
دِ/لی/بِ/دس/ت/کُ/نو/زن/گِ/خا/طِ/ری/بِ/زِ/دای

 

محمدعلی لطیفی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۷:

این شعر با موسیقی فوق العاده بهزاد عبدی و صدای محمد معتمدی ابتدا در اپرای عروسکی مولوی به کارگردانی بهروز غریب پور و سپس در البوم در محاصره تصنیف شده . غریب پور با این شعر بی نظیر صحنه سوگ مولانا از هجرت شمس را به شکل حیرت انگیزی به نمایش می‌اورد

 

علی شیرازی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲:

جان میگیرم از این معاشقه زیبای حافظ با حضرت دوست
دردم از یار است و درمان نیز هم

 

علی شیرازی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱:

اگر نظر آقا رضا را ندیده بودم، باور نمیکردم در این غزل کسی «دوست» را غیر از خداوند بزرگ تصور نماید.
واقعا زیباست، هرکس با هر دیدگاهی میتواند با حافظ با همراه باشد.

 

۷ در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۵۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۱۰:

و بر سیب زنخدانش چون به گردی نشسته
و بر سیب زنخدان (جوانی و شادابی اش) چون به گرد (بزرگسالی،پیری ) نشسته.
یعنی تری و شادابی اش به خشکی و زردی گرایید.
جوان که بود چهره اش چون سیب بود و گودی چانه اش چون گودی سیب (که کرک و پشم ندارد)
ولی اکنون همان چهره چون به(میوه) به زردی و کرک و پشم گراییده است.
و چانه اش زرد شده(چون به) یعنی دیگر ریش و پشمش هم دارد سفید میشود و چیزی از خوشگلی و تازگی اش نمانده است.
به بسیار به سیب ماند ولی چون برسد زرد و کرک دار شود.

 

امیر اهوارکی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایش خرد:

این ابیات به خوبی، نخستین مخلوق در آفرینش یعنی عقل یا خرد را معرفی می کند. همانطور که در ابتدای کتاب الکافی آمده است که »اولُ ما خلق الله، العقل».

 

عباس. پردازی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲:

سلام به همه حافظ دوستان که همان خدا پرستانند که همان متدینانند که همان سالکانند که همان وارستگانند، انشاءالله. درخرابات طریقت ما بهم منزل شویم، کاین چنین رفتست در عهد ازل تقدیر ما. بگذارید احوال حافظ را از زبان یک عارف بشنویم و اختلاف را کنار بگذاریم که همه سالک طریقتیم ؛ " هاتف ارباب معرفت که گهی، مست خوانندشان و گه هشیار. از می و بزم وساقی و مطرب، و از مغ و دیر و شاهد و زنار. قصد ایشان نهفته اسراری است، که به ایما کنند گاه اظهار. پی بری گر به رازشان دانی، که همین است سر آن اسرار. که یکی هست و هیچ نیست جز او، وحده لا اله الا هو. حالا برای رفع تفرقه و ایجاد اتحاد هر که هستید و هر جای این عالم خاکی ساکنید برای شادی روح حافظ عزیزمان فاتحه ای بخوانید. " فاتحه ای چو آمدی برسر خسته ای بخوان، لب بگشا که می دهد لعل لبت به مرده جان. آنکه بپرسش آمد و فاتحه خواند و می رود، کو نفسی که روح را می کنم از پی اش روان. "روح همگی شاد.

 

جواد در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۳۹ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴۷:

درود...مصرع اول بیت دوم (زهد) صحیح است که به اشتباه (زهر) نوشته شده

 

مصطفی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۸:

در بیت
عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
من هم با نظر قبل موافقم. و این دید را داشتم:
مطلق به معنی تمام و کمال، صاف خالص ./ مطلق کنیم (کاملا در یک سمت قرار بگیرم)
/ درویش و توانگر هر دو عیبی دارند. یکی خیلی کم داره و یکی خیلی زیاد. هر دو از یک طرف بام افتادن
/کار بدی است مطلق کردن. مصلحت اینه که میانه رو باشیم.
هرچند از نظر دستوری معنی دیگری که اکثرا بیان کردن، صحیح تر بنظر میرسه. اینکه عیب دانستن زندگی درویش و توانگر به علت فقر زیاد، یا رفاه زیاد، کار بدی است. و مصلحت این هست که، به‌کلی (کلاً) عیب جویی نکنیم.
و شاید با بیت اول هم همخوانی داشته باشد، از این نظر که میگوید ما بد گویی نمی کنیم. پس عیب درویش و توانگر کردن در بیت بعدی شاید درست نباشه.

 

دکتر صحافیان در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷:

در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
قبض درون به بسط تبدیل شده، شور حال خوش فراهم شده یعنی معشوق با قدح شراب در حالی که خود مست آن شراب است وارد شده و مشتاقان از چشمان مستش به بالاترین حال خوش دست می یابند.( واج آرایی حروف "د، س، م و ی" غزلی موسیقیایی و شاد آفریده)
بیت2: نعل اسبش شبیه هلال ماه و در برابر قامتش صنوبر کوتاه قد است.
بیت3: اکنون که محو او شده ام ( فنا) چرا بگویم از خود خبر دارم؟و چرا شوق و نظربازی خود به او را پنهان کنم.
بیت4:شمع دلم با برخاستنش خاموش شد و چون نشست، مشتاقانش فریاد شوق برآوردند‌.
بیت5:غالیه( ترکیب چند خوشبو ) به خاطر عبور از موهای او خوشبو شده و سرمه به جهت پیوستن به ابروهای کمانی او، ابروی کمانی رسم می کند.( همه خوبی ها در کانون اوست)
بیت6: هر چند عمرم مانند تیر رها شده برنمی گردد، اما با برگشتن تو عمر گذشته به من برمی گردد( کیمیاگری عشق- درنوردیدن زمان- میسر شدن ناممکنها)
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح

 پیوند به وبگاه بیرونی

اینستاگرام:drsahafian

 

فقیه در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۵۸ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۶۵:

سلام
مصرع دوم کلمه قافیه {جلایی} با دیگر قافیه ها هم قافیه نیستند
دیدم خانم زهرا هم نوشتند
ولی ترتیب اثری ندادید
لطفا اصلاح شود
در شب زلف تو مهتابی خوش است
در لب لعل تو جلایی خوش است

 

.. در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۳۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷ - ماه هنرپیشه:

به جای شکایت باید دید ایراد کار کجاست..

 

یاسمن ع در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۳۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷ - ماه هنرپیشه:

کسی میتونه بیت اول رو تعبیر کنه برام؟

 

۱
۱۹۱۰
۱۹۱۱
۱۹۱۲
۱۹۱۳
۱۹۱۴
۵۰۷۷
sunny dark_mode