گنجور

حاشیه‌ها

محمد مهدی جوزقی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۰۴ دربارهٔ سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۲ - در حکمت آفرینش:

قرطه معرب کرته است و به معنی نیم تنه ، جامه کوتاه است

 

یوسف در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۴۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲:

حکیم داره به جبر اشاره میکنه و از طرفی داره به خودش دلداری میده که در واقع قصد مخاطبه. میگه خود فلک هم ناتوان در مقابل تصمیم خداوند پس زیاد فلک رو مسبب مشکلات ندونیم. و مشخصه زمانی که این رباعی رو گفته در آرامش بوده. چونکه یه جای دیگه از روی ناراحتی میگه ای چرخ فلک خرابی از کینه توست. بیدادگری شیوه دیرینه توست.

 

محمد مهدی جوزقی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۴۶ دربارهٔ سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۲ - در حکمت آفرینش:

صبغه الله به معنای داشتن رنگ اخلاص و بندگی و عبودیت است

 

محمد مهدی جوزقی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۳۹ دربارهٔ سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۲ - در حکمت آفرینش:

ز کل من علیهادفان یبقی بخشی از ایه 28 سوره الرحمن می باشد یعنی : هرکه روی زمین است دستخوش مرگ و فناست

 

یوسف در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۰:

حکیم با تمام دانش و تجربه علمی که به دست آورده، باز هم از خودش توقع بالاتری داره که برای دنیا کاری نکرده. حکیم هدف از آفرینش رو زیر سوال نبرده و در مورد آمدن و رفتن خودش به این دنیا سخن گفته. جای دیگری گفته....ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود. نی نام زما و نی نشان خواهد بود.زیش پیش نبودیم و نبد هیچ خلل. زین پس چو نباشیم جهان خواهد بود. خیلی شفاف داره میگی بودن و نبودن هر انسانی در دنیا باعث نمیشه جهان متوقف بشه. پس در رباعی بالا فقط در مورد خودش سخن گفته و انتظارش از خودش بالاتره.

 

سیمین در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۳۳ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۲:

درود بر شما
از این همه شعر، سپاس گذارم
سالهاست که گنجور خدمات ارزشمند عرضه می کند

 

مهران باقری در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۲۳ دربارهٔ عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۱۵:

مانده در کمند
به نظر حقیر *ماه در کمند* صحیح می باشد .
بین قطع هم
*بیع قطع* به معنی فروش نهایی و غیر قابل فسخ صحیح می باشد .

 

خان قلی خان در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۹:

با سلام
بنظر بنده در بیت دوم قطار وزن شعر را بهم میریزه. و اصلا مگه اون زمان قطاری وجود داشته. و چنانچه از واژه قاطر اضافه بشه تناسب معنایی بیشتری با ساربان و کاروان و ... داره و از طرفی وزن شعر رو هم بهتر و روون تر میکنه.

 

مهران در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۰۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:

بارها گفته ام و صد بار دگر میگویم،،،بیا بیا که دل و جان من فدای تو باد
این حسی است مشترک که بنده نیز احساس میکنم هنگام مراوده با حضرتعالی ،گمان میکنیم جنابتان را در معذوریت جواب قرار میدهم و مزاحمت ایجاد مینمایم.
بنده نیز توفیق روز افزون عالیقدر را از پروردگار منان مسئلت مینمایم.
تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج،،سزد اگر همه دلبران دهندت باج
دهان شهد تو داده رواج آب خضر،،لب چو قند تو برد از نبات مصر رواج
دهان عشق می‌خندد، دو چشم عشق می‌گرید،،که حلوا سخت شیرینست و حلواییش پنهانی
حلاوت را تو بنیادی، که خوان عشق بنهادی،،کی سازد اینچنین حلوا جز آن استاد حلوایی؟!
معشوق شده همسایه و دیوار به دیوار،،در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
مرسدس یوسف مصری همه اقرار دهید؟ مرسدس؟ انشاالله که از مرسدس سواران باشید.

 

امیرحسین علی محمدی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:

شنیدن این شعر از زبان استاد دکتر سروش که شعر رو خطاب به حضرت رسول ( ص ) می خوندند واقعا شنیدنی ولذتبخشه

 

علی امینی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴:

حضرت حافظ در مصرع اول بیت اول اشاره به استغفار و گریه در جهت پاکی و بخشش حضرت حق دارند.

 

علی امینی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴:

اشاره حضرت حافظ در بیت اول به داستان معروف حضرت یونس در قرآن است ، و تفکر اساسی عرفا ، لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین، که ظاهرا این بخش از آیه از اذکار مجرب و توصیه شده توسط اساتید عرفان است.

 

هاشمی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۰۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۹ - حکایت اتابک تکله:

تصور بنده اینست که اگر جناب سعدی در این روزگار می زیستند این بیت را اینچنین تغییر می دادند
عبادت بجز خدمت خلق نیست
به سجاده و مسجد و دلق نیست

 

عبداله جوادی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۸:

خاطره ی من از این شعر در جلسه ی استیضاح عطا اله مهاجرانی وزیر ارشاد خاتمی بود که وقتی فهمید که براش چه خوابهایی دیدند در پایان این غزل رو خوند وپایین اومد
ایین تقوا ما نیز دانیم .......

 

عارف در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۰۴:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲:

دوستان گلم با سلام و عرض ادب
هر کس از دوستان به نسبت درک و شعور ادبی و عرفانی دیدگاهی دارند مسیر حافظ و سعدی و پیامبران و دیگر شاعران روشنست دنبال تناقضشان نگردید که همه فلشی است به سمت انسان بودن و انسان گونه زیستن . در جزییات ک غرق شوید کل فراموش میشود.
میفرماید :
مستور و مست هر دو چو از یک قبیله‌اند
ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست.
با وجود این همه راهنما در زندگیمان گمراه شدن ظلمیست بسیار سنگین در حق خویش.
به امید
انسان بودن وانسان ماندن وانسان مردن ه

 

خشک نباشیم در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۱۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان:

با سلام خدمت دوستان گنجوری. حاشیه ای که حقیر می نویسم نظر شخصی اینجانب می باشد و صرفا جهت مشارکت در بحث بسیار جذاب حاضر نوشته شده و هیچ قصد مجادله ای ندارم.
یکی از اشکالات بزرگ ایرانیان این است که فردی را بسیار ارجمند کرده و مجال نقد اورا از دیگران می گیرند.البته من هم با اینکه سعدی زن ستیز بوده مخالفم ولی البته انسان میاد آفریده شده و باید همه چیز را حتی برخی قوانین اسلام را زیر سوال برو چرا که بدون دیدن عیب های چیزی هرگز چیز بهتر دیگری را نخواهیم یافت.مثلا حافظ در بسیاری از ابیات به برخی قوانین اسلام ایراد گرفته و حتی دنیا و "عقبی"را زیر سوال برده:
سرم به دنیا و عقبی فرو نمیرود ...
جناب سعید نیز انسان بوده و با توجه به شرایط همان دوره سخن می گفته و دوستانی که گفته اند جناب مولانا زن ستیز بوده باید گفت که دز کتاب فیه ما فیه صرفا به شاگردانش گفته که از حضور و وابستگی های عاطفی به زنان خودداری کنند و دلیل آن کاملا واضح است , چرا که وجود زن در زندگی انسان مسولیت های زیادی به بار می آورد کمااینکه در این دوره نیز ازدواج یک مسولیت بسی از سنگین است ,و صوفیان زمان مولوی که گاها چهل روز به عبادت می پرداختند و مدام در سیر و سلوک بودند چگونه می توانستند بار یک زندگی دیگر را به دوش بکشند آنهم در دوره ای که فقط مردان کار نی کردند?مولوی می گوید برای آنکه وابسته نشوید و از کار های خود باز نمانید بهتر است که کمتر با زنان سر و کار داشته باشید و به هیچ وجه زن ستیزی را نمی توان دید و نقد شخصیت افرادی چون سعدی و حافظ به آسانی و آن هم از روی چند بیت و کتاب میسر نمی شود.نقل قولی از استاد ادبیات گذشته ماست که می گفت:هر بیت حافظ ایهام دارد و هیچ بیت بدون ابهامی پیدا نمی کنید !
پس نقد اشعار این اشخاص بسیار مشکل است و بررسی شخصیت آنها به مراتب مشکل تر!
زود قضاوت نکنیم.

 

علی تاریویردیلو در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶۱:

واقعاً خیلی خوب گفته این شاعر گرانقدر
بدترین دشمن هر کس فکر افکار رفتار خودش هست
و هیچ کس دل سوز تر از خودش به خود ش نخواهد بود

 

شهره در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۳:

اولین بار این شعر قشنگ حافظ را تو سریال اشوب شنیدم
اما یکم فرق داشت انگار
مرسی از نگارش شما

 

دکتر امین لو در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۴ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۲۱ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۶ - قصیدهٔ مرآت الصفا، در حکمت و تکمیل نفس:

بیت 31
نترسم زآنکه نباش طلیعت گور بشکافد
که مهتاب شریعت را به شب کردم نگهبانش
در مصرع اول طلیعت صحیح نیست و طبیعت درست است.

 

دکتر امین لو در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۴ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۱۸ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۶ - قصیدهٔ مرآت الصفا، در حکمت و تکمیل نفس:

بیت 30
که گور کشتگان باشد به مون اندوده بیرون سو
ولیکن ز اندرون باشد به مشک آلوده رضوانش
مصرع اول "مون" صحیح نیست و خون صحیح است.

 

۱
۱۹۰۸
۱۹۰۹
۱۹۱۰
۱۹۱۱
۱۹۱۲
۵۰۴۸
sunny dark_mode