گنجور

حاشیه‌ها

نیما در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۵۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۳ - گفتن موسی علیه السلام گوساله‌پرست را کی «آن خیال‌اندیشی و حزم تو کجاست؟»:

در بیت:گاو می شاید خدایی را به لاف
در رسولی چون منی صد اختلاف...
در بیشتر نسخ چنین دیدم. و البته وزن و آهنگ شعر نیز بهتر حفظ می شود.

 

مهرداد پارسا در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۴۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:

خانم سمانه
در آن بیت، حافظ به این دلیل فقیه مدرسه را در حال صدورِ فتوا مست توصیف کرده، چون او در حال مستی صادق شده و فتوایی را که به حقیقت نزدیک بوده صادر کرده.

 

محمد در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۰۶ دربارهٔ صامت بروجردی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱:

هوس خاک سر کوی تو اندر سرماست

 

محمد در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۴۵ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸:

به‌قلب‌خویش‌بزد دست وگفت‌: او اینجاست

 

نعمان در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۱:

یاد حافظ به خیر
این فالی بود که من برای تفال به وصل معشوقه ام در شب یلدا باز کردم، من حتی نتوانستم آن را بخوانم چرا که آخرش از اولش پیدا بود،
و همان شد که حافظ گفت و فصل هجران از همان ایام شروع شد...
به قول مولانا "از دوست به یادگار دردی دارم، کان درد به صد هزار درمان ندهم".

 

نعمان در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۲۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷ - یاد قدیم:

خداوند بهترین هدیه ای که برای آدمی روا داشته عشق است؛ شاعران همانند پیامبرانی هستند که این هدیه را به انسانها بدون قید زمان می رسانند، در اینجا هست که می بینیم دعای خیر پدر شهریار در حق فرزند مورد قبول واقع شده اگر چه پدر در حیات خویش شاید فکر می کرده که فرزند به بیراهه رفته است. اما فرزند او میراثی جاودانی برای انسانیت و بیان عشق پاک آنها به ارث گذاشته است.
روحش قرین صالحان

 

امیر در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۱۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۸ - چالیش عقل با نفس هم چون تنازع مجنون با ناقه میل مجنون سوی حره میل ناقه واپس سوی کره چنانک گفت مجنون هوا ناقتی خلفی و قدامی الهوی و انی و ایاها لمختلفان:

لطفا معنای ابیات را هم توضیح دهید تا برای طیف بیشتری قابل استفاده گردد و پای این سفره تعداد بیشتری بهره مند شوند.

 

مجید در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۵۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳ - زکات زندگی:

به نظرم منظور از روز همان روزگار است به این معنی که روزگار ستاره را سیاه می کنم.

 

رهرو عشق الهی در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۲۶ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹ - مدح یوسف‌بن احمد مسعود شاه:

سلام. لطفا در خصوص بیت:
بار از خداوند مچخ زان که کسی را
در پردهٔ اسرار خدایی گذری نیست
و کلمه "مچخ" اگر اطلاع و توضیحی دارید بفرمایید و یا اشتباه تایپی بوده و نیاز به ویرایش وجود دارد. سپاسگزارم

 

بیژن آزاد در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

بحر:"مضارع مثمن اخرب محذوف"
این غزل و 73 غزل دیگر حافظ در این وزن سروده شده است.مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات

 

بیژن آزاد در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

صوفی بیا که اینه صافی است جام را
این مصرع برای من جا نمی افتد.که اینه صافی است یعنی شراب مثل اینه صاف است اما اینه صافی است؟

 

شهروز کبیری در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۵۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۰ - حکایت در معنی عزت نفس مردان:

مرا گر چه هم سلطنت بود و بیش
سلطنت در اینجا به معنی سلطه و قدرت بیشتر داشتن است. میگوید من بر سگ چیرگی داشتم و از او سر بودم.

 

شهروز کبیری در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۵۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۰ - حکایت در معنی عزت نفس مردان:

با دورد به همگی، لادن عزیز، شما فرمایش حسین را به درستی تصحیح فرمودید، فرزند دختر است. اما درباره معنای بابک به نظر میرسد به خطا رفته اید. در واژّ بابک از کاف تحبیب استفاده شده نه کاف تصغیر. بنابراین بابک یعنی ای عزیز دل پدر. به قول امروزی ها: بابایی، بابا جون
بخندید کای بابک دلفروز: (پدر) خندید و (خطاب به دخترش) گفت ای عزیز دل پدر

 

سپیده طالبی در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۴۲ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ (که به غیر از تو در جهان کس نیست - جز تو موجود جاودان کس نیست):

درودها
در این بیت :
جزو را هست سوی کل رغیب
قطره را هست سوی یم ابواب
آیا (رغیب) اشتباه تایپی ست بجای (رقیب) یا معنایی دیگر مد نظر شاعر میتوانسته باشد و از (رغیب) در معنای (حریص) استفاده شده است؟

 

رفیعی در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:

یَرغو در واقع نام دادگاه های دورانِ مغول هستش,که در این جا مجازا به معنیِ دعوی و شکایت نامه است
قاآن هم لقبِ شاهانِ مغولی در دورانِ ایلخانان و نوادگان چنگیز هستش که در اینجا مجازا به معنای دادگاهه.
سعدی میگه که اگر نسبت به محبوب بی وفا بودم,شکایتم رو به نزد دادگاه و قاضیِ عموم میبردم,(که اینگونه نیست و شکایت به نزدش نمیبرم)
قاضیِ کافر, کفارِ دینش و دشمنانش رو اعدام میکنه اما محبوب, به جای دشمنان,دوستان رو میکشه!

 

جمشید در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۰۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱:

تا چند زنم به روی دریاها خشت :
منظور کار بیهوده کردن است که با توجه به ادامه ی شعر مشخص می شود که شاعر از برخی کارهای باطل در تفکرات دینی انتقاد کرده است.
بیزار شدم ز بت پرستان کنشت:
در اینجا شاعر از ظاهر پرستان دینی - که با مطالعه ی سایر اشعار این شاعر ، به مخالفت ایشان با بزرگ منسبان ظاهر گرای ادیان می توان پی برد - بیزاری جسته است .
خیام که گفت دوزخی خواهد بود
در این مصرع جایگاه " علامت گذاری دستوری" گذاری بسیار حائز اهمیت است :
1- خیام که گفت دوزخی خواهد بود .
یعنی : خیام خودش را دوزخی می داند
2- خیام ! که گفت دوزخی خواهد بود ؟
اگر " که " در این مصرع به " چه کسی " تعبیر شود ، گویی شاعر تفکرات خیام را قبول دارد و در مقام دفاع برآمده و کسانی را که خیام را دوزخی دانسته اند مورد عتاب قرار می دهد.
3- خیام ! که گفت : دوزخی خواهد بود ؟
معنی می شود که شاعر از خیام می پرسد - پرسش و پاسخ درونی - چه کسی گفته است که دوزخی هم هست و وجود بهشت و دوزخ را - آنچنان که در مصرع آخر به صراحت می گوید - نفی می کند

 

بیژن آزاد در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

بزم دور/دوره/میهمانیهای دورهمی

 

شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۴۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۸ - مثل زدن در رمیدن کرهٔ اسپ از آب خوردن به سبب شخولیدن سایسان:

مسولیت تشخیص بدل از اصل بعهده خود فرد است.
اما ، در جهانی که جز فکر و اندیشه ابزار دیگری به انسان معرفی نمیگردد این شناسایی بسیار دشوار است.
کی تراشد تیغ دسته خویش را
رو به جراحی سپار این ریش را
فکر که قادر به حل این مسله نیست
پیدا کردن جراح هم که خودش شامل همین قاعده است.
یک راه خروج از بن بست فکر این است که ، به قریحه بویایی معنوی توجه کنیم.
بویایی مادی ، خود ظریف ترین حس جسم ماست
که بی هیچ رنگ و وزن مادی ظاهری پی به اصالت وجود یک ((چیزی )) میبرد.
حال شناخت حس بویایی معنوی ، خود مهارتی است که با خاموش نمودن گوش حسی حساس و فعال میگردد.
انصتوا را، گوش کن خاموش باش
تا زبان حق نگشتی گوش باش
با خاموش کردن ذهن قیاسمند ، آن حس ظریف بویایی معنوی قادر میشود از پس مدتها زکام طولانی روانی، پی به اصالت وجود پیامبری اصیل ببرد.
با این شناسایی و همنشینی با این پیام آور ، حسهای دیگر هم قدرتی می یابند و به تدریج ابزار سالم تحقیق در دسترس این هشیاری قرار میگیرد .
خفته ایی که با بو بردن از اصل بیدار شده ، خود راه مشاهده گری نور را پی میگیرد

 

کاظم ایاصوفی در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۴:۵۶ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۳:

بیت چهارم مهرت آمیختند درست است

 

۸ در ‫۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸:

شدنی است!
خود ایشان جایی فرموده است:
گر نبود دلبر مه چهره پیش
دست توان کرد در آغوش خویش
و خداوند آگاه ترین است.

 

۱
۱۸۱۶
۱۸۱۷
۱۸۱۸
۱۸۱۹
۱۸۲۰
۵۰۷۵
sunny dark_mode