گنجور

حاشیه‌ها

حمید رضا۴ در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۳۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۳:

در این رباعی، زهره و مه همان سیاره و ماه هستند که در آسمان می بینیم، می ناب شراب خالص است، و میفروشان کسانی که به مشتریان شراب می فروشند. به همین سادگی.
تشبیه و تمثیل در ادبیات زیباست اگر بجا باشند، قابل درک برای مردم، و هنرمندانه. و تفاوت دارد با تغییر دادن و پیچاندن معنای واژه ها تا آن حد که معنای اثر با باورها و خیالبافی های فردی هماهنگ شود، که در حاشیه های رباعیات خیام فراوان می بینیم.
گفتگو قویترین راه ارتباط انسانیست. جامعه ای که متخصصین و طرفداران ادبیاتش این را ترویج میکنند که “آنچه می خوانید و می شنوید، همان نیست و منظور چیز دیگریست”، در واقع ارتباط انسانی در آن فلج می شود. براستی ترویجِ مبهم گویی و دوپهلو سخن راندن و تظاهر و دو رویی، رفتارِ مردم را به چه سویی می برد؟
به هر سوی… زمزمه این رباعی، لذتِ یک جشن خودمانی در یک شب خنک تابستانی، زیر نور ماه و زهره و دیگر ستارگان را صد چندان میکند!
شاد باشید

 

امیر در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۳۳ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد چهارم » حصار عافیت:

استاد همایون شجریان با صدایش زیبایی این غزل را دوچندان کرده است

 

Polestar در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۰۹ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶۶:

معنای بیت سوم چی میشه؟

 

امیر مستلزم در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

جناب دکتر ترابی و سعادت
سعدی به احتمال زیاد دچار یأس و ناامیدی شده که عشق و عاشقی چه بلاهایی سر او نازل کرده است !
من نمی دانم با چه منطقی می فرمایید غزل منتسب به سعدی نیست!
هر شاعری معمولا در دوره های زندگی خود دچار انحطاط فکری و عقیدتی شده ... .

 

امیر مستلزم در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳:

در بیت 1 مصرع دوم سعدی از اختیارات وزنی در واژه ی روی استفاده کرده که وزن هم صحیح نوشته شده .

 

امیر مستلزم در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱:

جناب محمد طهماسبی دهنو(هانا قبادی پور)
دچار اشتباه شده اید و به قولی اسمان را به ریسمان بافته اید!
منظور از تامل دیدار ، اندیشه دیدار نیست بلکه منظور (عمیق نگریستن) است .شاعر بدنبال دیدن کسی یا ... نیست فقط حال و هوای عاشقانه اش را به تصویر می کشد.
معنی صحیح بیت 4
اگر معشوق به قصد کشتن من شمشیر خویش را از نیام بکشد من مانع ان نمی شوم و همچنان به او خیره وار می نگرم که تا چه حد زیبا و ... است ، انگار که من راضی به مردن در پیش پای او هستم .
بنظر لازم نیست از این بیت برداشت عرفانی کرد ، معنی بیت بسیار ملموس هست و جهان بینی سعدی در ملک عشق را بیان می کند و باید متذکر شد که معشوق هم ملکوتی می تواند باشد هم زمینی !
موفق باشی.

 

اییار در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

با عرض پوزش از حضورتان بخاطر اشتباهی که در مورد نام نیکوی شما از حقیر خاطی صادرشد
چشم منتظر میمانم چون این آقای ویجی( هندی) محتمل متن هندی آنرا دارد و به گمانم که دکتر ناتل خانلری ترجمه اش کرده باشد امید است دیگر ادیبان متوجه حواشی حقیر در این باب شده شاید گشایسی گردد
پایدار باشی

 

جواد موسوی در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳:

فقط با صدای بانو قمر شنیدنی است

 

. دکتر شکوهی در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۱۸ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۱۹:

درود. لَخت بیت پایانی را درست کنید.
سپاس
شکوهی
صائب چه اعتماد به اخوان کند، کسی؟
(به جای کُنند بنویسید: کُند)

 

اییار در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

با سلام و عرض ادب محضر استاد ارجمند جناب احمد آذر کمان
و باسپاس از پاسخ حضرت عالی شادمان شدم از تکریم شما
و اما نام شاعر . رابیندرانات تاگور
واحتمالن ترجمهٔ خانلری شاید باشد
فراموش نمیکنم لطف و زحمت شما را.

 

الهه حسن زاده در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹:

قشنگه

 

اییار در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۰:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

باغبان گر پنجروزی صحبت گل بایدس
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد
سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی

 

Gholam Balouch در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۴۹ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » داستان کبک » داستان کبک:

درپاسخ آقای جوادی ،در زبان بلوچی "وش" به معنی خوش وخوب است .یعنی خوش پوش وزیبا ورنگارنگ

 

مریم در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:

آقا رضا از توضیحات کامل شما ممنونم

 

احمد آریانژاد در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۰۷:۵۴ دربارهٔ فرخی سیستانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳:

چناب احمدترکمان معظم له. در جایی از شما خواندیم بوسه مگر چیست فشار دولب.اینکه گناه نیست چه در روز وشب
حالا فتوا را چرا به توبه کشاندید؟

 

اییار در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۰۷:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

با درود بر همگی اساتید اهل معرفت
در این بخش از اظهار نظر جمعی از ادبا بهره مند گردیدم و خوشحال شدم از ورود و معرفی حاشیه گذار هندی بنام آقای ویجی که زبان پارسی را هم بخوبی میفهمند و گپ و گفتی که با مربیان این سایت داشتند مرا بر آن داشت تا شعری از شاعری هندی بنام تاگور که حافظ دوست هم هست و بر سر تربت حافظ هم آمده و من مت هاست به دنبال این شعر هستمو چنانکه کسی از این شهر سراغی داره تو همین سایت برام بفرسته.شعر در مورد مادر هست و این جوری شروع میشه
مادر. انگار که من ببازی گل چمپا شدم و تو بر شاخهٔ آن درخت رستی.
اگر بزرگواری کامل این شعر رو برام بفرسته منو بندهٔ خودش کرده
با سپاس از شما « ای یار»

 

مالک در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۰۶:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵۱:

معنی حلاج وش چیه تواین شعر؟

 

پیام در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۰۵:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۷:

با سلام و عرض ادب بر ادیبان و لبیبان.
آنچه دوستان محشا کرده اند، خواندم. به رأی این حقیر، مگر نه تا بوده از درد، شکایت کرده اند و می کنند و نه حکایت؟!! لااقل و در حالتی خوش بینانه ابتدا شاکی اند و بعد حاکی. تا بوده، دردمند از درد خود نالان و شاکی بوده و شکایت برده. حالا یا از جور درد تن یا روان به طبیب، یا از درد ظلمی و یا تضییع حقی بر مستولیش، نه حکایت!! اینجا هم سعدی از درد دلش شکایت می برد بر طبیب. حتی اگر برای روشن شدن درد برای طبیب حکایت کنی، باز همان است که از درد بر او شکایت بردی! به عقیده بنده در اینجا جایگاه واژه شکایت، بجاتر و استوارتر می نماید تا حکایت.
امعان نظر در قیاس واژگان شعری را ارج می نهم.

 

میثم ططری در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۰۴:۴۶ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۷:

فرسناف: شب نوروز را گویند (برهان قاطع، پوشینه 3، برگ 1461)
شب پیش از نوروز را فرسناف می گفتند. تاکنون در زبان اوستایی ریشه ای برای آن نیافته ام، جز «فر» که می توانسته است از پَرَ (= پیش از) بنیاد داشته باشد. واژۀ پْرَستاوَ प्रस्ताव در زبان سَنسکریت به معنی «مقدمه/ورود» می باشد که می توانسته است مقدمه ای بر ورود به روز جشن نوروز درک شود.

 

zhr.hdr در ‫۳ سال قبل، دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۱۷ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:

استبن این ژنده میکند گریبانی...کنایه از ادعای گزاف داشتن و حد خود رانشناختن است.

 

۱
۱۰۷۵
۱۰۷۶
۱۰۷۷
۱۰۷۸
۱۰۷۹
۵۰۴۹
sunny dark_mode