چون من به نفس خویشتن این کار میکنم
بر فعل دیگران به چه انکار میکنم
بلبل سماع بر گل بستان همی کند
من بر گل شقایق رخسار میکنم
هر جا که سرو قامتی و موی دلبریست
خود را بدان کمند گرفتار میکنم
گر تیغ برکشند عزیزان به خون من
من همچنان تأمل دیدار میکنم
هیچم نماند در همه عالم به اتفاق
الا سری که در قدم یار میکنم
آنها که خواندهام همه از یاد من برفت
الا حدیث دوست که تکرار میکنم
چون دست قدرتم به تمنا نمیرسد
صبر از مراد نفس به ناچار میکنم
همسایه گو گواهی مستی و عاشقی
بر من مده که خویشتن اقرار میکنم
من بعد از این نه زهد فروشم نه معرفت
کان در ضمیر نیست که اظهار میکنم
جان است و از محبت جانان دریغ نیست
اینم که دست میدهد ایثار میکنم
زنار اگر ببندی سعدی هزار بار
به زان که خرقه بر سر زنار میکنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان عشق و وابستگی عمیق خود به معشوق میپردازد. او میگوید که هر چه انجام میدهد، از روی حس و حال خود است و نمیتواند به دیگران نسبت به این احساسات شک کند. بلبل که در گلستان میخواند، او نیز بر گل شقایق رخت مینهد. شاعر خود را به موهای بلندو قامتان میبندد و حتی اگر به خونش هم لطمه زنند، باز هم به یاد آنها مینگرد. او در عالم هیچ چیزی جز یاد محبوبش ندارد و باقی موارد از یادش رفته است. علیرغم نیازها و آرزوهایی که دارد، صبر میکند تا به عشق خود برسد و در نهایت، از زهد و معرفت دنیوی دست میکشد، زیرا تنها عشق واقعی را در دلش میبیند و به ایثار برای محبوبش میپردازد. در انتها، با اشاره به خرقه و زنار، بیان میکند که هویت واقعیاش وابسته به عشقش است.
هوش مصنوعی: وقتی من خودم کاری را انجام میدهم، چرا باید اعمال دیگران را انکار کنم؟
هوش مصنوعی: پرندهای که در باغ گل مشغول آوازخوانی است، من نیز در کنار گل شقایق، به زیبایی خود میپردازم.
هوش مصنوعی: هر کجا که زیبایی و لطافت وجود دارد، خودم را به آنجا میاندازم و به دلبری میسپارم.
هوش مصنوعی: اگر دوستانم به خاطر من دست به کار شوند و خونم را بریزند، من باز هم به فکر دیدار آنها خواهم بود.
هوش مصنوعی: در تمام عالم هیچ چیز برای من باقی نمانده است، جز اسراری که در حضور یار به آن مشغول هستم.
هوش مصنوعی: تمام نوشتههایی که خواندهام از یادم رفتهاند، به جز داستان دوستی که همیشه در ذهنم مرور میکنم.
هوش مصنوعی: وقتی که قدرت من اجازه نمیدهد به آنچه میخواهم برسم، ناچاراً باید صبر کنم و از خواستههای نفسانیام چشم بپوشم.
هوش مصنوعی: همسایه، لطفاً شهادت بر دیوانگی و عشق من نده، چون خودم به این موضوع اعتراف میکنم.
هوش مصنوعی: من از این به بعد نه به زهد و پارسایی خودم افتخار میکنم و نه به دانش و معرفتی که دارم، زیرا آنچه در دل دارم، چیزی نیست که بخواهم به نمایش بگذارم.
هوش مصنوعی: محبت و عشق به محبوب چنان قوی است که در این راه هیچ چیز از جانم کم نمیگذارم. اگر لازم باشد، جانم را فدای او میکنم.
هوش مصنوعی: اگر به خود زنجیری ببندی، من هزار بار این را نادیده میگیرم چون من شما را با پوشش خود قبول میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همین شعر » بیت ۸
همسایه گو گواهی مستی و عاشقی
بر من مده که خویشتن اقرار میکنم
گفتی که: حجتی به غلامیم باز ده
بر من گواه باش، که اقرار میکنم
خود را به عز نام تو برکار می کنم
بخت غنوده را ز تو بیدار می کنم
اندر هزیمه طبل بشارت همی زنم
در کاسدی رواجی بازار می کنم
در شهر فاش گشت که زنهاری توام
[...]
درمان درد دوری آن یار میکنم
وقتی که میل سبزه و گلزار میکنم
چون شد شکسته کشتی صبرم در آب عشق
خود را به هرچه هست گرفتار میکنم
گر غنچه را ببویم و گیرم گلی به دست
[...]
با هر که راز دوستی اظهار میکنم
خوابیده دشمنی است که بیدار میکنم
درجواب او
هر دم کلاه و کفش ببازار میکنم
دسمال اکثر از سرد ستار می کنم
[...]
آغاز خط مفارقت از یار میکنم
در نوبهار پشت به گلزار میکنم
حرفی که از لب تو شنیدم چو طوطیان
روزی هزار مرتبه تکرار میکنم
بر دست کار رفته نباشد گرفت و گیر
[...]
شبها حدیث زلف تو تکرار میکنم
تسبیح روز وصل تو بسیار میکنم
چون دم زند صباح ز انوار طلعتت
جان را ز عکس روی تو گلزار میکنم
از پای تا به سر همه تن دیده میشوم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.