هذ اغزال هلال السمآء مضناکی
غد الغزالة فی العشق من حیاراکی
ز شوق روی تو گردید گل گریبان چاک
شقیق احمر ذوالکی بعض قتلاکی
ز آهوان نه همین صید اهل دل کردی
سلبت مهجة اهل التقی و لثنا کی
امام شهر بمحراب خود بخود گویاست
بحاجبیک بان صار بعض صرعاکی
همین نه ماه گرفت از فروغ مهر رخت
ذکاء یقتبس النور من محیاکی
ز تار زلف دو تا گر مرا شب تاری است
صباحی اسفر لیلای من ثنایاکی
ز دیده خون رودم محرم دو دیده رود
فدع یودع یا دمع طرفی الباکی
صبا ز دیدهٔ دل گویمت چسان هیهات
وهل اعبر یالروح عنک حاشاکی
گل مراد برآید مرا توچون ببر آئی
اشم نکهته و رد التثم فآکی
اگرچه ورد زبان ورد سوسن و سمن است
فانت قصد ضمیری و کل اسماکی
ز بخت بد چو به بیداریم از او محروم
فلیت عند رقادی سمحت رؤیاکی
ز دوست چشم امید این بود که دید اسرار
سمعت فیه اقاویل کل افاکی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره محبت و زیبایی معشوقی صحبت میکند که در دل شاعر جای دارد. شاعر از معشوق میخواهد که لطف و رحمتش را بیکدیگر فراموش نکنند و در غم و شادی با هم باشند. او همچنین از معشوق میخواهد که از هرگونه جفا و سختی خودداری کند، زیرا دل او از نبود معشوق میسوزد. در نهایت، خواستههای قلبی و عواطف عمیق خود را با زیباییهای معشوق در میان میگذارد و به راز و نیاز با او میپردازد.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و شگفتی آسمان شب و حس عشق اشاره دارد. شاعر به جذابیت و درخشش هلال ماه نگاه میکند و با احساسی عمیق و گیجکننده از عشق، به معشوقهاش فکر میکند. او در حال تماشای ماه است و تاثیر آن بر احساساتش را بیان میکند. در این توصیف، هلال ماه به نمادی از زیبایی و جذابیت تبدیل میشود که دل شاعر را به غم و شادی میآورد.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و شوق به تو، گلها به خودشان رسیدند و پارچهی گل شقایق سرخ هم چاک خورده است.
هوش مصنوعی: از آهوها تنها به خاطر شکار دلباختگان، جان اهل تقوی را گرفتی و به تویی خوشامد میگویم.
هوش مصنوعی: امام شهر در مکان عبادت خود به طور طبیعی سخن میگوید، به همان اندازه که حجابهای شما وجود دارند و برخی از شما تحت تأثیر قرار گرفتهاید.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که زیبایی و درخشش چهرهٔ تو باعث میشود که نه ماه (شعاع) از نور خورشید به خوبی با چهرهٔ تو مقایسه شود و از جمال تو الهام بگیرد. به عبارت دیگر، تو آنقدر زیبا هستی که نور خورشید هم از تو تأثیر میپذیرد.
هوش مصنوعی: اگر تارهای موی دو طرف مرا در شب تاریک دربر گرفته، صبحی روشن و زیبا برای من در پی دارد که به خاطر تو و مدح توست.
هوش مصنوعی: از چشمانم اشک میریزد، محرم دو چشمی میشوم که درد نگاهم را درک میکند. ای اشک! به کناری بگذار تا کمی آرام بگیرم.
هوش مصنوعی: بگذار باد صبا از دل من به تو بگوید که چگونه میتوانم تو را فراموش کنم، ای روح من، که تو را از این جنس نمیدانم.
هوش مصنوعی: گل آرزوهایم به بار مینشیند، اگر تو با قدرت و بزرگیات بیایی و در شگفتیهای لطیف زندگیام را متحول کنی.
هوش مصنوعی: اگرچه در زبان مردم نام گلهایی چون سوسن و سمن مشهور است، اما هدف من رسیدن به معنی عمیقتری از همه نامها و مفاهیم است.
هوش مصنوعی: از بدشانسی، وقتی بیدار میشوم از نعمت خواب که میتوانست به من بیفتد، بیبهرهام.
هوش مصنوعی: از دوست انتظار داشتم که رازهای دوستیش را به من نشان دهد، بلکه بتوانم از سخنان هر دروغگویی پرهیز کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو بر طلول دیار حبیب بگذشتم
که کرده بود خرابش جهان ز بی باکی
مجاوران دیار خراب را دیدم
در آن خرابه خراب و شکسته و باکی
به خاک رهگذار حبیب میگفتم
[...]
بکشت چشم تو ما را از عین بی باکی
و ما ترحمنی غیر عینی الباکی
کرامت تو کند جنس خاک را عالی
لطافت تو دهد طبع آب را پاکی
اناس ترغب حرصا الی امانیهم
[...]
کَتَبتُ قِصَّةَ شَوقی و مَدمَعی باکی
بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی
بسا که گفتهام از شوق با دو دیدهٔ خود
أیا مَنازِلَ سَلمیٰ فَأینَ سَلماکِ؟
عجیب واقعهای و غریب حادثهای
[...]
زهی شراب لبت مایه طربناکی!
نموده نرگس مستت هزار بی باکی
گذر بدامن پاکت نکرده باد صبا
کجا شکفت گلی در چمن بدین پاکی؟
بیک کرشمه، که کردی، هزار دل بردی
[...]
کتبت قصّة شوقی و مدمعی باکی
بیا که بیتو به جان آمدم ز غمناکی
زمانه را نتوان دید بیامام زمان
فکیف حالک یا دهر! ایّ مولاکی
ز خاک پای تو داد آبروی لاله و گل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.