گنجور

 
حافظ

از دیده خونِ دل همه بر رویِ ما رَوَد

بر رویِ ما ز دیده چه گویم چه‌ها رَوَد

ما در درونِ سینه هوایی نهفته‌ایم

بر باد اگر رَوَد دلِ ما زان هوا رود

خورشیدِ خاوری کُنَد از رَشک جامه چاک

گر ماهِ مِهرپرورِ من در قبا رود

بر خاکِ راهِ یار نهادیم رویِ خویش

بر رویِ ما رواست اگر آشنا رود

سیل است آبِ دیده و هر کس که بگذرد

گر خود دلش ز سنگ بُوَد هم ز جا رود

ما را به آبِ دیده شب و روز ماجراست

زان رهگذر که بر سرِ کویش چرا رود

حافظ به کوی میکده دایم به صدقِ دل

چون صوفیانِ صومعه دار از صفا رود

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۲۲۰ به خوانش فریدون فرح‌اندوز
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۲۲۰ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۲۲۰ به خوانش سارنگ صیرفیان
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۲۲۰ به خوانش افسر آریا
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
مولانا

گر در جفا رود ره و گر در وفا رود

جان توست، جان تو از تو کجا رود؟!

سعدی

عیبی نباشد از تو که بر ما جفا رود

مجنون از آستانه لیلی کجا رود؟

گر من فدای جان تو گردم دریغ نیست

بسیار سر که در سرِ مهر و وفا رود

ور من گدای کوی تو باشم غریب نیست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
کمال خجندی

گیرم که از تو بر من مسکین جفا رود

سلطان توئی کسی به تظلم کجا رود

سوی تو چون سلام فرستم که باد را

پیرامن درت نگذارند تا رود

چندان دعای جان تو گوییم کز ملال

[...]

نظام قاری

بسیار سالها بسر خاک ما رود

کاین آب چشمه آید و باد صبا رود

بسیار صوف و چتر بتشریفها رود

کین پنبه آید وبکلاه و قبا رود

اینست حال جامه که دیدی بکازری

[...]

نظیری نیشابوری

بیگانه چون رود به در آشنا رود

آن کس که آشنای تو باشد کجا رود

از خاک بوس کوی تو تا پا کشیده ام

در راه من جدا روم و دل جدا رود

احرام عهد روز ازل، کعبه کوی دوست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه