مطربِ عشق عجب ساز و نوایی دارد
نقشِ هر نغمه که زد راه به جایی دارد
عالَم از نالهٔ عُشّاق مبادا خالی
که خوشآهنگ و فرحبخش هوایی دارد
پیر دُردیکَش ما گرچه ندارد زر و زور
خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد
محترم دار دلم کاین مگسِ قندپَرست
تا هواخواهِ تو شد فَرِّ هُمایی دارد
از عدالت نَبُوَد دور گَرَش پُرسد حال
پادشاهی که به همسایه گدایی دارد
اشکِ خونین بنمودم به طبیبان گفتند
دردِ عشق است و جگرسوز دوایی دارد
ستم از غمزه میاموز که در مذهبِ عشق
هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد
نغز گفت آن بتِ ترسابچهٔ بادهپرست
شادیِ رویِ کسی خور که صفایی دارد
خسروا حافظ درگاهنشین فاتحه خواند
وز زبان تو تمنای دعایی دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و تأثیر آن بر زندگی انسانهاست. شاعر اشاره میکند که عشق یک ساز و نوا دارد که به هر جایی میرسد و عالم نباید از نالههای عاشقان خالی باشد. او به مقام معنوی پیران و تجربههایشان اشاره میکند و میگوید که حتی اگر آنها از دنیای مادی بیبهره باشند، دارای صفات خداوندی هستند. شاعر مگس قندپرست را به عنوان نمادی از عشق معرفی میکند و تأکید میکند که عشق و محبت همیشه به عدالت میانجامد. او همچنین از درد عشق و نبود درمان برای آن سخن میگوید و به اهمیت اعمال و رفتار در عشق اشاره دارد. در نهایت، شاعر از دعای دیگران و محبت آنها به خود نیز یاد میکند.
هوش مصنوعی: خواننده عشق، سازی شگفتانگیز و نو دارد. هر نغمهای که میزند، به مقصدی خاص و معنایی عمیق راه مییابد.
هوش مصنوعی: دنیا نباید از ناله و زاری عاشقان خالی باشد، زیرا این نالهها، آهنگی دلنشین و شادابکننده به فضا میبخشند.
هوش مصنوعی: پیر ما که به خاطر نوشیدن مشروب دچار مشکل شده، هرچند ثروت و قدرت ندارد، ولی بخشنده و بخشایشگر است و صفات خدایی در او وجود دارد.
هوش مصنوعی: دل من را گرامی بدار، زیرا این مگسِ شیرینیپسند که به سوی تو آمده، نشانهای از اهمیت و ارزش تو دارد.
هوش مصنوعی: اگر پادشاهی از عدالت دور باشد، نشانهاش آن است که همسایهاش نیازمند و گداست.
هوش مصنوعی: من اشکهای خونین خود را به پزشکان نشان دادم و آنها گفتند که این درد ناشی از عشق است و برای آن درمانی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: از نگاه ناز و فریبندهی محبوب، یاد بگیر که در عشق، هر رفتار و عملی نتیجه و پاداش خاص خود را دارد و هیچ کاری بیحساب نخواهد بود.
هوش مصنوعی: زیبا گفت آن معشوقهٔ بادهنوش که شادی چهرهٔ کسی را ببر که دلش پاک و بیآلایش است.
هوش مصنوعی: خسرو، درگاهنشین، برای تو فاتحهای خواند و از طرف تو درخواست دعایی دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
زلف مشکین تو زنجیر بلائی دارد
بسته بر هر سر موئی سر و پائی دارد
دوست آن نیست که تابد سر پیمان از دوست
دوست آن است که با دوست وفائی دارد
بینوائی ز غم ار ناله کند باکی نیست
[...]
دل من با سر زلف تو هوایی دارد
دردمندست و ز لعل تو دوایی دارد
رخ تو بدر منیر است و در او حیرانم
دل من روشنی و نور ز جایی دارد
شاه حسنست و لطافت شده مغرور به خود
[...]
جانم از دولت درد تو دوایی دارد
دلم از صیقل ذکر تو صفایی دارد
هر کرارو بتو شدجنت جاویدان یافت
دوزخ آنجاست که رویی وریایی دارد
عشق سلطان کریمست ولی مصلحتست
[...]
مطرب عشق عجب ساز و نوائی دارد
زخم هر زخمه که زد راه بجائی دارد
گل بر اطلس اگر چند قبائی دارد
نه قبائیست که گویند بهائی دارد
مشنوا یخواجه تو در مذهب ارباب لباس
[...]
باده صافست و خرابات صفایی دارد
روم آن سو که عجب آب و هوایی دارد
جامه سرخ ببر کرد و دلیلست به خون
زانکه از خون کسان رنگ قبایی دارد
جلوه ابرویت از می سرم افکند بزیر
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.