گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حافظ

تَنَت به نازِ طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکت آزردهٔ گزند مباد

سلامتِ همه آفاق در سلامتِ توست

به هیچ عارضه شخصِ تو دردمند مباد

جمالِ صورت و معنی ز امنِ صحتِ توست

که ظاهرت دُژَم و باطنت نَژَند مباد

در این چمن چو درآید خزان به یغمایی

رهش به سروِ سهی قامتِ بلند مباد

در آن بساط که حُسن تو جلوه آغازد

مجالِ طعنهٔ بدبین و بدپسند مباد

هر آن که رویِ چو ماهت به چشمِ بد بیند

بر آتشِ تو به جز جانِ او سپند مباد

شفا ز گفتهٔ شِکَّرفِشانِ حافظ جوی

که حاجتت به عِلاجِ گلاب و قند مباد

 
 
 
غزل شمارهٔ ۱۰۶ به خوانش فریدون فرح‌اندوز
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۱۰۶ به خوانش فاطمه زندی
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۱۰۶ به خوانش سارنگ صیرفیان
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
حافظ

همین شعر » بیت ۱

تَنَت به نازِ طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکت آزردهٔ گزند مباد

سعیدا

همیشه ورد سعیداست حافظا این قول

که جسم نازکت آزردهٔ گزند مباد

جامی

سرت ز عارضه دهر دردمند مباد

زمانه بر دل شاد تو غم پسند مباد

تو جان اهل نیازی به چاربالش ناز

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

ز نازکیست وجودت سرشته سر تا پای

[...]

صائب تبریزی

ز چشم بد رخ خوب ترا گزند مباد

سرود بزم تو جز نغمه سپند مباد

گشاد کار جهان در گشاده رویی توست

ز تنگ گیری غم خاطرت نژند مباد

ز نوشخند تو آفاق شکرستان است

[...]

سعیدا

مرا ز حلقهٔ آن دربه‌در پسند مباد

چو آفتاب خلاصم از‌ آن کمند مباد

هر آن سری که بر آن آستان نگردد خم

چو حلقهٔ در آن کوی سربلند مباد

رقیب اگر شکر ار خورد باده نوشش باد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه