محسن قنادی عرب
محسن قنادی عرب در ۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:
دوستان پایه مسلمانی بر کتاب است
وقتی کتاب را میخوانی پایه طبیعت است و آنقدر از مثال های ساده طبیعت استفاده شده است که گویا راز دستیابی به قوانین جهان هستی در نظر کردن به طبیعت نهفته است
وقتی شعر بزرگانی چون حافظ را میخوانیم میبینیم آنان بجاییه بت سازی کتاب یا یک شخصیت این راز بزرگ را دریافته و به تماشای جهان نشسته اند
امید است روزی سخن کتاب طبیعت را بشنویم
حال با این وصف شعر را بخوانید
محسن قنادی عرب در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶:
گمان میکنم حافظ این شعر را برای خود سروده است
محسن قنادی عرب در ۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
وقتی که کد سماوات و الارض برای فردی باز شود در می یابد که آنچه بیرون میبینید خویش است
زمین جسم است
و آسمان ها کالبدهای او
ودر ۷کالبد به خویشتن خویش می رسد
زین جهت شاعر عارف میخواهد فلک را بشکافد.
فطر شکفتن است و طرح نو در شکفتن حاصل میشود
محسن قنادی عرب در ۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲:
سلام
وقت نشد همه ی حاشیه ها را بخوانم لیکن آنچه خواندم با فکر من یکسان نبود و این من را بر این داشت تا بگویم آنچه از این شعر دریافتم
از سرِ مستی دگر با شاهدِ عهدِ شباب
رجعتی میخواستم لیکن طلاق افتاده بود
عده ای از دوستان شاهد را جوان زیبا روی معنی میکنند اما در عرفان و حضور جانان است که شاهد است
اوست که حاضر است و زنده است و بینا
لیکن فقط صحبت و پیام این است که وقتی میخواهیم با خویشتن خویش باز ان تجربه ی قبلی را تکرار کنیم
به سراغ همان روش میرویم لیکن این کار میسر نیست چون حضور در لحظه و رهایی است که یکی شدن را در پی دارد
و هر گونه پیش فرض برای یکی شدن مانع از یکی شدن میشود
و شاعر عارف نکته ای بس ظریف را در قالب این ابیات به اهل دل گوشزد میکند
و میبینیم در مثالی در قرآن هم میگوید بعد نزدیکی با همسر خویش غسل کنید و پاک شوید
این مثال در یکی شدن با خویشتن خویش هم جاری است از پیش فرض ذهنی برای یکی شدن باید پاک شد
محسن قنادی عرب در ۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:
سلام و درود بر دوستان جان
وقتی که عارف حدی از یکی شدن و لحظات عرفانی را تجربه میکند و بعد به واسطه حجاب خویشتن بین خود و خویش فاصله ای می یابد
این غم هجران عارف را به تلاش برای اتصال گسیل میدارد و شعر اینگونه جاری میشود
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی
و حتی میبینیم محمد نیز این احساس را تجربه میکرده که سوره ضحی را شنیده است
محسن قنادی عرب در ۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۵۹:
سلام و درود
دیدم عده ای از دوستان بیان کرده بودن سرودن این بیت از جناب مولانا نبوده چون ایشون دیدگاه جبری داشتن
شما کمی تفکر و تامل کنید میبینید جناب مولانا در شعرشون از قرآن بهره بردن همنجوری که بر اساس سوره نحل این بیت رو سروردن
آن چه حق آموخت مر زنبور را/آن نباشد شیر را و گور را
پس گمان نمیکنم جناب مولانا این شعر را بر اساس ایه 105سوره مائده نسروده باشن
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ ۖ لَا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ ۚ إِلَی اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ