دیدی چو من خرابی افتاده در خرابات
فارغ شده ز مسجد وز لذت مباحات
از خانقاه رفته، در میکده نشسته
صد سجده کرده هر دم در پیش عزی و لات
در باخته دل و دین، مفلس بمانده مسکین
افتاده خوار و غمگین در گوشهٔ خرابات
نی همدمی که با او یک دم دمی برآرد
نی محرمی که یابد با وی دمی مراعات
نی هیچ گبری او را دستی گرفت روزی
نی کرده پایمردی با او دمی مدارات
دردش ندید درمان، زخمش نجست مرهم
در ساخته به ناکام با درد بیمداوات
خوش بود روزگاری بر بوی وصل یاری
هم خوشدلیش رفته، هم روزگار، هیهات!
با این همه، عراقی، امیدوار میباش
باشد که به شود حال، گردنده است حالات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف حالاتی از خرابی و پریشانی میپردازد که به وضوح نشاندهنده ناامیدی و درد درونی اوست. او از جدایی از مسجد و لذتهای حلال سخن میگوید و به این نکته اشاره میکند که به میکده رفته و در این حال، دل و دین خود را از دست داده است. همچنین از تنهایی و نداشتن همدم و یا کسی که به او رحم کند، مینالد. شاعر به یاد روزهای خوش و وصال یار میافتد و از آنها حسرت میخورد. در پایان، با اینکه ناامیدی و غم را احساس میکند، به خود و دیگران امیدواری میدهد که شاید روزهای بهتری پیش بیاید و اوضاع تغییر کند.
هوش مصنوعی: آیا دیدی که مثل من کسی در میخانه خراب شده است، بیخبر از مسجد و لذتهای مجاز؟
هوش مصنوعی: این فرد از خانقاه (محل عبادت) خارج شده و اکنون در میکده (محل نوشیدنی) نشسته است. او هر لحظه در برابر بتهای عزی و لات، سجده میکند.
هوش مصنوعی: دل و دین خود را از دست داده، شخصی بیچیز و ناتوان در گوشهای افتاده و دچار ذلت و اندوه شده است.
هوش مصنوعی: هیچ همراهی نیست که در کنار او لحظهای به آرامش برسم، و هیچ کسی نیست که به من نزدیک شود و لحظهای مرا درک کند.
هوش مصنوعی: روزی هیچ کافر یا خارجی او را به دست گرفت و از آن پس، او دیگر لحظهای صبر نکرد و با او مدارا نکرد.
هوش مصنوعی: درد او را کسی ندیده و درمانی برایش وجود ندارد. زخمهایش را کسی برطرف نکرده و او با غم و درد بیپایانش تنها مانده است.
هوش مصنوعی: مدت زمانی خوشی وجود داشت که بوی ارتباط با محبوب شیرین بود. اکنون هم خوشی او رفته و هم زمانه، افسوس!
هوش مصنوعی: با وجود تمام این شرایط، عراقی همچنان امیدوار است که اوضاع بهبود یابد و حالتها تغییر کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مست خراب یابد هر لحظه در خرابات
گنجی که آن نیابد صد پیر در مناجات
خواهی که راه یابی بیرنج بر سر گنج
میبیز هر سحرگاه خاک در خرابات
یک ذره گرد از آن خاک در چشم جانت افتد
[...]
ما عاشقان مستیم افتاده در خرابات
باما سخن مگوئید از زهد و زرق و طامات
چندان شدیم سرمست از جام عشق جانان
کز خود نمیشناسیم تسبیح از تحیات
ایزن صفت ز غفلت خواب و خیال تا کی
[...]
ای زن صفت به غفلت خواب و خیال تا کی
مردانه وار بگذر زین خواب و زین خیالات
از کشف و از کرامات بیهوده چند لافی
حیض الرجال آمد این کشف و این کرامات
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.