منت خدای را که علی غفله الزمان
پیرانه سر بقوت اقبال نوجوان
بزدود سرمه وار مرا تیرگی ز چشم
خاک جناب حضرت سلطان کامران
دارای دین طغایتمورخان که عدل او
سازد ز گرگ پرورش بره را شبان
شاهی که گر خلاف طبیعت دهد مثال
گوی زمین بدور در آید چو آسمان
آرد بحکم پوست به پشت پلنگ باز
از پشت زین ارادتش ار باشد اندر آن
دشمن بگاه سورت صفرای کلک او
آرد ز ثقبه عنبی ماء ناردان
اهل خرد بتجربه اسرار غیب را
بهتر ز کلک شاه ندیدند ترجمان
گر یک شرر ز آتش خشمش بگاه کین
یابد گذر بلجه دریای بیکران
ماهی عجب مدان که دم آتشین زند
از تف قهر او چو سمندر در آبدان
از بهر ساز لشکر منصور او کند
چرخ از شهاب تیر وز قوس قزح کمان
درعی فراخ چشمه کند جوشن عدو
شاه جهان بناوک دلدوز جانستان
شهباز همتش چو بپرواز بر شود
نسرین چرخ را برباید ز آشیان
از تیغ و تیر شاه مرا روشنشست آنک
یکتن توان دو کرد و دو تن را یکی توان
عین عقاب حادثه از باز رایتش
سیمرغ وار گم شده در قاف قیروان
ای ترک میگسار بیا جام می بیار
و آنگاه مطربان خوش آواز را بخوان
تا بر کشند نغمه عشاق و این غزل
خواننند روز بار ببزم خدایگان
خیز ای لب تو مایه ده عمر جاودان
در جام لاله فام فکن آب ارغوان
در آب منجمد بفروز آتش مذاب
چون خاک ده بباد فنا انده جهان
ز آن می که از مسام ترشح گرش بود
آید بجای خون ز بدن قطره روان
جان خواهدم ببوسه بها ترک نوش لب
بادش فدا اگر ببرد هم برایگان
ای از هوای شعر سیاه تو از حریر
شد پیکرم ضعیفتر از تار پرنیان
وقت طرب رسید که با نام شهریار
از دشمنان نماند بگیتی درون نشان
در ده چنان مئی که ز تأثیر سورتش
گردد خرد سبکرو و سرها شود گران
صاف و طرب فزای که گوئی سرشته اند
در جان تاک خاصیت طبع زعفران
جان پرورد چو لعل لب روحبخش یار
جامی چو نو بهار بهنگام مهرگان
از دست ساقئی که ز عکس جمال او
شنگرف سوده گردد مغز اندر استخوان
خاصه ببزم خرم شاهی که لطف او
همچون دم مسیح بود مایه بخش جان
شاه جهان طغایتمور خان که حکم اوست
در کاینات مظهر آیات کن فکان
ابن یمین ز دیرگه ای آفتاب ملک
دارد بزیر سایه الطاف تو مکان
در سایه عنایت خود دار بنده را
از تاب آفتاب غم دهر در امان
تا برکشد باوج فلک در مدیح تو
شعری که هست شعری گردونش توأمان
مهر تو گر بتاب عنایت بپرورد
مهتاب را ظفر نبود بیش بر کتان
تا روضه سپهر ز گلهای کاینات
باشد شکفته بر صفت گلشن جهان
بادا گل مراد تو در نوبهار عمر
شاداب و نو شکفته و بی آفت خزان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با تمجید از سلطان طغایتمورخان آغاز میشود و به عدالت و قدرت او اشاره دارد. شاعر از نعمتهای این پادشاه و تأثیر مثبتی که بر مردم دارد، سخن میگوید و بر این باور است که او میتواند بر هر ناعدالتی غلبه کند.
شاعر با توصیفاتی مانند "عقاب حادثه" و "شهباز همت" به یادگیری و جنگیدن در کنار این پادشاه اشاره میکند و نوید میدهد که در زمان سلطنت او، دشمنان نابود خواهند شد. همچنین، شاعر به لذتهای زندگی و نوشیدنیهای خوشمزه اشاره میکند که در سایه لطف و رحمت پادشاه فراهم میآید.
شعر در نهایت با دعا برای طول عمر، شادی و شکفتن گلهای مراد در زندگی سروران و مردم به پایان میرسد. شاعر به قدرت و عظمت طغایتمورخان افتخار میکند و موفقیتهای او را نماد رحمت الهی میداند.
هوش مصنوعی: سپاسگزارم از خدا که علی، با وجود گذر زمان و پیریاش، به ویژه در دوران جوانیاش همچنان با قدرت و شجاعت باقی مانده است.
هوش مصنوعی: چشمان من را مانند سرمه روشن کن و تیرگیهای آن را از بین ببر، ای بزرگوار سلطان کامران.
هوش مصنوعی: حاکم دارای دین و انصاف، همچون شبانی است که از حافظه و مهارت خود استفاده میکند تا گرگها نتوانند به برهها آسیب برسانند. او عدالت را برقرار میکند و از رعیت خود محافظت میکند.
هوش مصنوعی: اگر پادشاهی برخلاف قوانین طبیعت عمل کند، مانند این میماند که زمین در دور خودش بچرخد، همانطور که آسمان میچرخد.
هوش مصنوعی: در این بیت به این معنا اشاره شده که خصوصیاتی که در ظاهر به چشم میآیند، ممکن است ما را فریب دهند. اگرچه ظاهر چیزی ممکن است جذاب باشد، اما آنچه در زیر آن نهفته است، میتواند متفاوت باشد. به عبارتی، چیزی که به نظر میرسد ممکن است واقعیت را تحت تأثیر قرار دهد و ما را به سمت برداشتهای نادرست هدایت کند.
هوش مصنوعی: در زمان نبرد، دشمن با تیرهایش از توانایی قلم او خسته میشود، اما در عوض، میوه شیرین اندیشهاش همچون آب ناردان برخواهد آمد.
هوش مصنوعی: افراد دانا و خردمند به واسطه تجربههای خود، رازهای پنهان و نامکشوف را بهتر از نوشتههای پادشاهان میفهمند و تفسیر میکنند.
هوش مصنوعی: اگر یک شعله از آتش خشم او در زمان خصومت به وجود آید، میتواند به راحتی از دریاهای بیپایان عبور کند.
هوش مصنوعی: ماهی را دست کم نگیرید، زیرا او از شدت قهرش و مانند سمندر در آب میتواند درون آتش دمی پرآشوب درست کند.
هوش مصنوعی: به خاطر تجهیز و آمادهسازی ارتش منصور، آسمان برجای تیری از شهاب و کمان قوس قزح را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: در دریا، دشمنان شاه بزرگ با زرهی سنگین آماده نبرد هستند و این جنگ با دلهایی دردمند و پر از عشق و شوق صورت میگیرد.
هوش مصنوعی: وقتی که یک شهباز با اراده و قدرت خود به پرواز درمیآید، میتواند بر آشیان خود چیره شود و سرنوشت را در دستانش بگیرد.
هوش مصنوعی: از شمشیر و تیر شاه من را روشنایی بخشید، زیرا کسی هست که میتواند دو نفر را به یک نفر تبدیل کند.
هوش مصنوعی: چشمانداز حادثه مانند عقابی است که از بال پروازش گم شده و به مانند سیمرغی در میان انبوهی از قافها گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: ای جوان خوش سیما، بیا و برایمان شراب بیاور و سپس گروهی از نوازندگان خوش صدای را به ما بگو که بیایند و بخوانند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عاشقان آهنگ عشق را سر دهند و این شعر را بخوانند، روزی که در محفل پر زرق و برق خداوندان بگذرد.
هوش مصنوعی: برخیز ای لب، که تو بخشی به زندگی دائمی، در جامی پر از رنگ لاله، آب قرمز بپاش.
هوش مصنوعی: در آب یخزده، آتش ذوبشدهای را روشن کن، همچون خاک که در باد فنا به هوا میرود، اندیشهی جهان را رها کن.
هوش مصنوعی: از آن نوشیدنی که از مسام بدن ترشح میشود، به جای خون، قطرههایی از آن درون بدن جاری میشود.
هوش مصنوعی: میخواهم جانم را در مقابل بوسهای از لبهای خوشطعم و شیرینش فدای آن بادکنم، حتی اگر این بوسه جانم را بگیرد.
هوش مصنوعی: تو که بسبب تأثیر شعرت به رنگ سیاه درآمدهای، بدن من به قدری ضعیف شده که از نازکترین و لطیفترین پارچهها هم شکنندهتر است.
هوش مصنوعی: زمان شادی فرارسیده است که با نام شهریار، دشمنان دیگر در جهان اثری نخواهند داشت.
هوش مصنوعی: در ده، به گونهای شراب وجود دارد که تأثیر صورت آن باعث میشود عقلها سبکبار و خیالات سنگین شوند.
هوش مصنوعی: آرام و شاداب باش که گویی در ذات خود خاصیتی مانند زعفران داری که از آن طراوت و خوشبویی میبارد.
هوش مصنوعی: زندگی را با محبت و زیبایی لبهای دلانگیز معشوق سپری کن؛ به مانند جامی که در آغاز فصل پاییز، تازگی و شادابی به همراه دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیت ساقی، حتی مغز درون استخوانها نیز تحت تأثیر قرار میگیرد و متحول میشود.
هوش مصنوعی: به ویژه دربارهی بخششهای شاه بزرگ و خوشسرشت که مهربانی و لطفش به اندازهی نفس مسیح، جانبخش و زندگیآفرین است.
هوش مصنوعی: شاه جهان طغایتمور خان که فرمان او در جهان نمایانگر نشانههای قدرت و اراده خداوند است.
هوش مصنوعی: ابن یمین از سرزمین دوری به دنیای روشنایی و سلطنت تو وارد شده و در زیر سایه محبت و لطف تو جای دارد.
هوش مصنوعی: در سایه مهربانیات، بندهات را از سختیها و غمهای روزگار محافظت کن.
هوش مصنوعی: به زودی آسمان با آواز تو شعری خواهد سرود که همزمان با تو درخشان و عظیم است.
هوش مصنوعی: اگر محبت تو بر من بتابد، نیکویی و زیبایی ماه نیز به زحمت خواهد افتاد و به آن قدرتی نخواهد بود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که باغ آسمان به وسیله گلهای جهان هستی شکوفا باشد، زیباییهای جهان نیز برآمده از این شکوفایی خواهد بود.
هوش مصنوعی: امیدوارم در بهار زندگیات، آرزوهایت شکوفا و سرشار از شادی باشند و از گزند مشکلات در امان بمانی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هان! صائم نوالهٔ این سفله میزبان
زین بی نمک ابا منه انگشت در دهان
لب تر مکن به آب، که طلقست در قدح
دست از کباب دار، که زهرست توامان
با کام خشک و با جگر تفته درگذر
[...]
گفتم نشان ده از دهن ای ترک دلستان
گفتا ز نیست ، نیست نشان اندرین جهان
گفتم که ساعتی ببر من فرونشین
گفتا که باد سرد زمانی فرو نشان
گفتم که باد سرد زیان داردت همی
[...]
بگشاد مهرگان در اقبال بر جهان
فرخنده باد بر ملک شرق مهرگان
سلطان یمین دولت میر ملوک بند
محمود امین ملت شاه جهان ستان
شاهی که پشت صد ملک کامران بدید
[...]
بنگر بدین رباط و بدین صعب کاروان
تا چونکه سال و ماه دوانند هردوان
من مر تو را نمودم اگرچه ندیده بود
با کاروان رباط کسی هر دوان دوان
از رفتن رباط نه نیز از شتاب خود
[...]
گویی که ماه و مشتری از جرم آسمان
تحویل کرده اند بباغ خدایگان
وز ماه و مشتری شده آن خاک پرنگار
نوری عجیب صورت و شکلی بدیع سان
نی نی ، که ماه و مشتری از وی ربوده اند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.