گر بهاین وحشتدهدگرد جنونسامان ما
تا سحرگشتنگریبان میدرد عریان ما
فیضها میجوشد از خاک بهار بیخودی
صبحفرش است ازشکست رنگ در بستانما
در تماشایت به رنگ شمع هرجا میرویم
دیدهٔ ما یکقدم پیش است از مژگان ما
محوگردیدن علاج ضطراب دل نکرد
ازتحیرسربه شریک موج شدتوفان ما
از شهادت انتظاران بساط حیرتیم
زخمها واماندن چشم است در میدان ما
منزل مقصود گام اول افتادگیست
همچواشک ایکاش لغزیدنشود جولان ما
دور جامی زین چمن چونگل نصیب ما نشد
رنگ ناگردیده، آخر میشود دوران ما
سوخت پیش از ما درین محفل چراغ انتظار
دیدهٔ یعقوب نایاب است درکنعان ما
مطرب ساز تظلم پردهدار خویکیست
شعله میپوشد جهان از نالهٔ عریان ما
هستی موهوم غیر از نفی اثباتی نداشت
رفتن ماگرد پیداکرد از دامان ما
چشم تابرهم زنم اشکی بهخون غلتیده است
بسمل ایجاد است بیدل جنبش مژگان ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضامین عمیق و پیچیدهای درباره عشق، عذاب روحی و جستجوی حقیقت میپردازد. شاعر از حالت جنون و وحشت صحبت میکند که در آن به دنبال آرامش و زیبایی است. او از احساسات قوی انتظار و حیرت در مقابل عشق و زیباییها سخن میگوید و بیان میکند که در این مسیر، ناپایداری و افتادگی را تجربه کرده است. در نهایت، شاعر به تضاد بین وجود و عدم، و اشتیاق به وصال اشاره میکند و حسرتها و زخمهای دل را در این مسیر احساس میکند.
هوش مصنوعی: اگر این جنون ما را تا صبح به وحشت بیندازد، ما هم با دستان عریانمان گریبان را پاره خواهیم کرد.
هوش مصنوعی: از زمین بهار نعمتها و برکات فراوانی زنده میشود و در صبح، زیبایی و رنگها در باغ ما به طور طبیعی و شگفتانگیزی میدرخشد.
هوش مصنوعی: در هنگام تماشای تو، هر جا میرویم، چشمان ما به رنگ شمع درخشان است و همیشه یک قدم جلوتر از مژگان ما حرکت میکند.
هوش مصنوعی: دل در هجوم تفرقه و اضطراب، به دنبال آرامش است؛ اما شدت طوفانها و نامسئولیّتها، از یافتن آرامش و راهیابی به حقیقت جلوگیری میکند.
هوش مصنوعی: ما در حالتی از حیرت به سر میبریم که همچنان منتظریم؛ زخمها و آسیبهایی که دیدهایم، نشان از وقایعی است که در عرصه ما رخ داده است.
هوش مصنوعی: در راه رسیدن به هدف، اولین قدم مربوط به فروتنی و تواضع است؛ ای کاش این فروتنی به ما اجازه دهد که در زندگی به جلو حرکت کنیم و تجربههای جدیدی را کسب کنیم.
هوش مصنوعی: در دورانی که به گل و زیبایی چمن نزدیک نیستیم، ما هم از رنگ و رونق زندگی بیبهره ماندهایم. بالاخره روزی خواهد رسید که ما نیز با گذشت زمان دچار تغییر و ناپایداری خواهیم شد.
هوش مصنوعی: در این جمع، چراغ امیدی که یعقوب به دنبالش بود، پیش از ما خاموش شده است و در سرزمین کنعان ما یافت نمیشود.
هوش مصنوعی: خوانندهای که ساز میزند، کیست که درد ما را از نگاه دیگران پنهان میکند و با صدای خود، آتش غم را در جهان میافروزد و صدای نالههای ما را به گوش میرساند؟
هوش مصنوعی: وجود ناپایدار و غیرواقعی چیزی جز نفی مثبت ندارد، و ما با ترک کردن، خود را از دامان آن پیدا کردیم.
هوش مصنوعی: وقتی چشمانم را میبندم، اشکی مثل خون بر صورت من سرازیر میشود. این اشک نشاندهندهی زخمی عمیق است که از احساساتم برخاسته و حرکات مژگانم نیز نشاندهندهی این حال و هواست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از پی شمس حق و دین دیده گریان ما
از پی آن آفتابست اشک چون باران ما
کشتی آن نوح کی بینیم هنگام وصال
چونک هستیها نماند از پی طوفان ما
جسم ما پنهان شود در بحر باد اوصاف خویش
[...]
گنج عشق تو نهان شد در دل ویران ما
می زند زان شعله دایم آتشی در جان ما
ای طبیب از ما گذر، درمان درد ما مجوی
تا کند جانان ما از لطف خود درمان ما
یوسف عهد خودی تو، ای صنم با این جمال
[...]
بیگل رویت ندارد، رونقی بستان ما
بی حضورت، هیچ نوری نیست، در ایوان ما
گر بسامان سر کویش رسی ای باد صبح
عرضه داری شرح حال بی سرو سامان ما
در دل ما، خار غم بشکست و در دل غم، بماند
[...]
عاقبت رحمی کند بر درد ما، درمان ما
بندگان خویش را یاد آورد سلطان ما
گر نخواهد بود وصل یار ما اندر بهشت
لاجرم باغ جنان خواهد شدن زندان ما
تو ز وصل خویشتن هرگز نیفتادی جدا
[...]
دردمندم از لب لعلت بده درمان ما
کز رخ چون خورفکندی آتشی در جان ما
در دلم دردیست درمانش نمی دانم ز وصل
خود نمی آید به سر این درد بی درمان ما
خلق گویندم تو را بودی سر و سامان چه شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.