گنجور

 
فرخی یزدی

چون شرط وفا هیچ به جز ترک جفا نیست

گر ترک جفا را نکنی شرط وفا نیست

کس بار نبست از سر کویت که دو صد بار

در هر قدم او را نظری سوی قفا نیست

بر خواهش غیر از چه تو را هست سر جنگ

با آنکه مرا غیر سر صلح و صفا نیست

از وسوسه زاهد سالوس به پرهیز

کانسان که کند جلوه بظاهر به خفا نیست

بیمار غم عشق ترا تا به قیامت

گر چاره مسیحا کند امید شفا نیست