گنجور

 
یغمای جندقی

میرزا احمد صفائی؛ پیدا و پنهان، دور و نزدیک، با نوشته و بی نوشته، با گواه و بی گواه، با نگین من و بی نگین من، در حیات من و در ممات من، با اجازه من و بی اجازه، هر چه در کار و بار معاش و معاد من گوید و جوید و از شما دستیاری و مدد خواهد، در خواست خاکسار آنستی که محض اظهار، اعمال و گفتار او را مطلقا حق و صواب دیده، هر چه خواهد بنویس، هر چه گوید مهر کن، و در انجام امور معاد و معاش که معلق به حیات و ممات من است، بی دریغانه از او بشنوید و مهر کنید، و شهادت دهید و در انجام آن دستیار او باشید.

خدام خداوندی آقادام اقباله را در اعانت و جانبداری او قوت بازو و نیروی سرپنجه گردید. اگر در خورد تکلیف مردانگی و مردمی و اسلام و آئین، استدعای رهی را خوار گذارید و او را بدینطورها که معروض داشتم حمایت نکنید، و فرزند خویش نشمارید، در محضر پاک پیمبر صلی الله و سلام علیه در کمال قنبرک و خاکساری با شما مرافعه خواهم کرد. غیر از شما کسی ندارم و شما را درباره خویش آیت فضل و نواخت پاک یزدان می دانم و بی تزلزل آنکه دو بینی و شرک تعلق گیرد از شما درخواست نیل مراد می کنم.