دوری زبرت سخت بود سوختگان را
تلخ است جدائی بهم آموختگان را
چه دانی جدائی چیست و دوری کدام، آموختگان کیستند و سوختگان را چه نام؟ نه روزی بی دل افروزی شب کرده، نه شبی دور از نوش لبی به روز آورده، چه دانی بستگانت این تیره شب های دیر انجام بچه روز گرفتار و خستگانت این روزان آن شب فرجام تا کجا کوب آزمای تیمار، بیت:
تن آسوده نداند که دل خسته چه باشد
من گرفتار کمندم تو چه دانی که سواری
شاهباز دل دوستان را که دست شاهان نشیمن سزد مرغ ارزان دانی و همای مهر شاهین گهران را که کرکس چرخ از مگسی کمتر زیبد، گنجشک دست آموز خوانی. ترا که جز بازی بی هنگام نیاموخته چه گویم و از یاری که جز کیش ستم چیزی نیندوخته چه جویم تا مهر از هوس بازشناسی و لاله از خس، گلشن چهرت خار گلخن و توبره ریشت دام گردن خواهد بود، اگر بدین دست پاس دلخواهی داشت و بر این هنجار آب مهربانی گل خواهی کرد، یار دیگر جوی و دنبال کار دیگر گیر که نخجیر ما شکار این دام و مرغ دل کبوتر این بام نیست، بیت:
ننگ آیدم ز پرهمای ارچه بوم چرخ
می پرورد به سایه بال مگس مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به موضوع جدایی و دوری از معشوق پرداخته و احساسات عمیق ناشی از فقدان و تنهایی را به تصویر میکشد. شاعر با بیان تلخی جدایی و عواطف سوختگان به تأمل در معانی دوری و نفهمیدن عمق این احساسات میپردازد. او از مشکلات و رنجهایی که جدایی به همراه دارد سخن میگوید و به تنگناها و محدودیتهای زندگی اشاره میکند. در ادامه، شاعر به تنهایی و ناکامی در یافتن عشق واقعی و معنای عمیق آن اشاره دارد و از بیتفاوتی برخی افراد درقبال مسائل عاطفی گلایه میکند. اساساً، متن به بررسی درد و رنج ناشی از جدایی و جستجوی عشق و سعادت در زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: فاصلهگیری از تو برای عاشقان بسیار دشوار است و جدایی برای آنها که عشق را تجربه کردهاند، تلخی زیادی به همراه دارد.
هوش مصنوعی: جدایی و دوری را چه کسی میداند؟ آموختگان و سوختگان چه نام دارند؟ نه روزی وجود دلها را روشن کرده، نه شبی از شراب لبها به روزی آورده است. چه میدانی که بستگان تو در این شبهای تار و دیرچین، چگونه به روز گرفتار و خستهاند؟ این روزها چقدر سختی و آزمایش را تحمل میکنند؟
هوش مصنوعی: کسی که در آرامش زندگی میکند، نمیداند دل خسته چه احساسی دارد. من گرفتار مشکلات و سختیها هستم، و تو از حال من چه خبر داری؟
هوش مصنوعی: در این متن، شاعر به ارتباطات دوستانه و روحیات انسانها اشاره میکند و به نوعی افسوس میخورد که برخی افراد فقط به ظاهر و چیزهای بیارزش اهمیت میدهند. او به دوستیهایی که به جای محبت و صداقت بر پایهی فریب و ریا بنا شدهاند، انتقاد میکند. در ادامه، شاعر میگوید که اگر کسی فقط به بازی و لذتهای زودگذر پرداخته و از ارزشهای واقعی بیخبر است، چه ارزشی دارد. او به زیبایی و گلهای خاص اشاره میکند و درست میگوید که باید به دنبال محبت حقیقی و دوستانی با ارزش باشیم. در نهایت، او کسانی را که در پی شکار خوشبختی و محبت واقعی نیستند، به تغییر مسیر و جستجوی بهتر دعوت میکند، زیرا روابط ناسالم و بیارزش، هیچ کدام نمیتوانند دلخواهی را به دست آورند.
هوش مصنوعی: هر چند که من در زیر سایه بال مگس زندگی میکنم، اما باز هم از اینکه شرافت و مقامم تحتالشعاع قرار بگیرد، شرمندهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.