شاخه های سفارش که کشت و کار دمید و پسته و انار و هسته را در باغ نگارش کاشته بودم همه از گران خیزیها و سست آویزی های تو خرزهره و کبست رست و شرنگ و تریاک آور، شعر:
این مرتبه را دنگی و شوری باید
من گویم و خود تو نشنوی شوردنگی
کاش از آن پیش که هنگام درخت کاری سپری گردد و مرغ امید ما از آسیب بند و گزند سیاه دستی های تو کوب آزمای خسته بالی و شکسته پری، رهی را آگهی می دادی تا انجام این کار و فرجام این کرد از مردی خواهم، و درمان این رنج از خداوند دردی جویم. باری با آنکه سودی شگرف در پای رفت و زیانی ژرف دست افکند همچنان از تو سپاس اندیشم و نیز شرمنده بخت خویش که زودم از آن خوی زشت و نهاد اهریمن سرشت آگاه کردی تا شاه نشین از پا گاه و زفتی از آماه و پاداش از بادافراه بازدانستم و راه از چاه و گل از گیاه و درست از تباه دریافتم، کنونت که سرشت این است و سرنوشت چنین خار و گلت یک رنگ است و پشیز و گهریک سنگ، سود خود در زیان دوستان دانی و بهار دمن در خزان بوستان.
خواهشمندم ازین پس به نامه و پیامم روز تباه نخواهی و به سرد سرائی های تیتالم که ناخنه چشم و هزارپای گوش است رامش سال و ماه نبری، کمندت باب این نخجیر و مرغت مرد این انجیر نیست.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.