خطر امسال از این مرگ های بی هنگام و کارهای نافرجام رنج فرسود تیماری های جانکاه آمدی و بار اندیش بارهای نادلخواه، خسته مشو و دل شکسته مزی. فرزندی اسمعیل که امروز شما را پدر است و پیدا و پنهان زن و مرد بارکش و بی درد را روزبین و کارنگر. از کارگزاری ها و بردباری های تو کما بیش آگاهی یافت، و نزد یاران و پیش من بر گوهر دانائی تو و خرسندی خویش گواهی داد. بارها نوشت خطر را ستایش سرائی و دلجوئی باید سزاوار اسب و شال است و شایسته پر و بال. در کارش نظری خوشتر از این باید کرد و بدین رود خجسته که نرم و درشت نیازموده و تلخ و شیرین نچشیده بی پایمرد و دستیار، کار پیران دانا کند و بار جوانان توانا کشد. بار خدا را سپاس ها سزد، در اندیشه نواختی شایان و در خور و فزایشی روشن و پیدا باش، در طهران تفنگی به هزار کوشش و جویائی و جوشش و پویائی جست و بر هنجاری که زی و آئین ماست، ساز و برگی برآن آراست.
شنیدم می خواهد آرایش دوش تو سازد، کدام مهربانی و نوازش برتر از این تواند بود که مرد دلخواه و ستوده خویشتن از خود جدا خواهد و بر دیگری اگر همه خود برادر باشد روا بیند. اکنون که او تا این پایه و مایه با تو مهربان است و پدرسار خواسته بر دست و آفرین بر زبان مراهم در نوازش و دلجوئی تو از هیچ در دریغی نخواهد خاست و بهر چه باید و شاید افسوسی نخواهد رفت. هان تا در کار زندگی و چاره پراکندگی ساز تن آسائی نیاری و سپاس این بخشش که مایه سرافرازی و گشایش کارهاست فرونگذاری. پس از بار خدای پاس او دار و سپاس او گذار، شعر:
مبادا آنکه او کس را کند خوار
که خوار او شدن کاریست دشوار
کارها همه در هستی و نیستی من به وی بازگذار است و بهرنام که خواند و بر هر هنجار که راند بر همگان خداوند گار. در کوچکی و بندگی و فرمان پذیری و پرستندگی احمد نیز هر چه فزون کوشی کم است، مبادا خود را کسی دانی و بخود رائی دیگ هوسی نهی که پخته ها همه خام خواهد شد و دانه ها همه دام. همه روزه نامه و پیامت در راه خوشتر که مرا چشم بر گذرگاه است. از «تبت» و «توحید» چه گویم از «آبگیر کلاغو» و «باغ هنر» چه جویم.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره نگرانیها و فشاری است که فردی به نام اسمعیل، پدرش و اطرافیانش را تحت تأثیر قرار داده است. نویسنده از خطرات ناشی از مرگهای ناگهانی و کارهای ناموفق صحبت میکند و به اهمیت دلجویی و حمایت از یکدیگر اشاره میکند. همچنین بر همکاری و تلاش برای بهبود وضعیت زندگی تأکید میکند و از لزوم شکرگزاری نسبت به کمکها و حمایتهای دیگران سخن میگوید. در نهایت، اهمیت درک و پذیرش نقش خود در زندگی و تلاش برای غلبه بر مشکلات مطرح میشود. نویسنده با شاعرانگی میخواهد همگان را به سعی و کوشش در مسیر زندگی دعوت کند.
هوش مصنوعی: خطر امسال ناشی از مرگهای ناگهانی و کارهای ناموفق است که فشارهای روحی و بارهای ناخوشایند را به همراه داشته است. نباید خسته و دلشکسته شد. فرزند اسماعیل که اکنون پدر شماست، هم در کار و هم در بین مردان و زنان، نظارت و زحمتکشی را به خوبی انجام میدهد. او به خوبی از تلاشهای شما مطلع است و در نزد دوستان و اطرافیانش به دانش و خوشحالیتان اذعان کرده است. باید خطر را مورد ستایش قرار داد و دلجوئی کرد؛ این هم شایسته است و هم لازم. باید با نگاهی مثبت به کارش بنگریم و بر روی مسیر خوشایند و سرشار از تجارب تلخ و شیرین کار کنیم، تا از دانش و قدرت نسل جوان بهره ببریم. شکر خدا بر این تلاشها فراموش نشدنی است. در فکر و عمل باید شایسته و روشنبینانه عمل کنیم و در تهران با تلاشی بیوقفه به دنبال نیروی تازهای بگردیم و با توجه به عادات و رسوممان، بر آن بکوشیم.
هوش مصنوعی: شنیدم که قصد دارد برای تو آرایش کند. کدام محبت و نوازش بیش از این میتواند باشد که مرد مورد علاقه و ستودهات احساس کند باید از خود جدا شود و بر دیگری مهربان باشد، حتی اگر آن فرد برادرش باشد؟ حالا که او اینچنین با تو مهربان است و در مقام پدر و فرزندی محبتش را ابراز میکند، در دلجویی و نوازش تو هیچ کمبودی احساس نخواهد کرد و برای هر چیزی که نیاز باشد، از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد. پس تا زمانی که در زندگی به دنبال آرامش و چارهجویی هستی، قدر این لطف و محبت را بدان و برای آن شکرگزاری کن که مایه سرافرازی و پیشرفت کارهاست. از خدای بزرگ خواستار پاسداری از این محبت و سپاسگزاری باش.
هوش مصنوعی: مبادا به کسی بیاحترامی کند، چون تنزل مقام او خیلی سخت خواهد بود.
هوش مصنوعی: تمام امور زندگی من به او مربوط است و هر نامی که بر او بگذارند و هر قانونی که وضع کنند، خداوند بر همه چیز ناظر است. در حالتی که کوچک و بنده او هستم و از او اطاعت و عبادت میکنم، هر چه برایش تلاش کنم، باز هم کم است. مبادا خود را بزرگ بشماری و به خودت تکیه کنی، زیرا تمام تلاشهای ناپاک و بیهوده خواهد بود. هر روز پیام و نامهام را با اشتیاق دنبال میکنم و چشمانم به راهی که میگذرد، دوخته شده است. از مفاهیمی مثل «تبت» و «توحید» چه بگویم و چه چیز از «آبگیر کلاغ» و «باغ هنر» میخواهم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.