گنجور

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴

 

افسرده دلان شورت نادیده بسر دارد

زین پردۀ شورانگیز خوش آنکه خبر دارد

عالم بدرت پویان دیدار ترا جویان

ربی ارنی گویان آهنگ سفر دارد

ای نفس عزاز بلی رو سجدۀ آدم کن

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰

 

ای ساقی جان آبی بر آتشم از می زن

چنگی بکف آر چنگ نائی تو هم آن نی زن

مطرب تو هم از در مست باز آی و برافشان دست

گاه از بم و گاه از پست باهنگ طرب پی زن

تا عمر بود باقی باز آی ز زرّاقی

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴

 

امشب اگر ای نائی آهنگ دگر داری

از سوز درون ما مانا که خبر داری

ساقی قدح می ده با یاد جم و کی ده

زود آر و پیاپی ده گر پاس سحر داری

از خون رزان ما را مستی نشود حاصل

[...]

نیر تبریزی
 
 
sunny dark_mode