گنجور

وحدت کرمانشاهی » غزلیات » شمارهٔ ۳۵

 

مگر شد سینه‌ام شب وادی طور

که بر دل تابدم از شش جهت نور

گمانم لیلة القدر است امشب

که شد چون روز روشن لیل دیجور

رموز رندی و اسرار مستی

[...]

وحدت کرمانشاهی
 

وحدت کرمانشاهی » غزلیات » شمارهٔ ۵۹

 

به من فرمود پیر راه بینی

مسیح آسا دمی خلوت گزینی

که از جهل چهل سالت رهاند

اگر با دل نشینی اربعینی

نباشد ای پسر صاحبدلان را

[...]

وحدت کرمانشاهی
 

وحدت کرمانشاهی » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۱

 

به صدق گفته‌ام هر دل گواه است

که دل‌ها را به سوی دوست راه است

به هر سو رو نمایی دوست آن سوست

جز او را گر ببینی اشتباه است

وحدت کرمانشاهی
 

وحدت کرمانشاهی » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۲

 

تو را داده است یزدان عقل و پندار

که بگشایی گر افتد عقده در کار

نخواهی گر شوی آزرده خاطر

دلی را هیچگه از خود میازار

وحدت کرمانشاهی
 

وحدت کرمانشاهی » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۳

 

شنو این نکته از من ای دل آگاه

به جز راه رضای حق مجو راه

کسی کو بر کند از ما سوا دل

جهان گردد ورا بر وجه دلخواه

وحدت کرمانشاهی
 
 
sunny dark_mode