×
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات
علی ای همای رحمت، تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی، همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
[...]
۱۵ بیت
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸ - خزان جاودانی
مه من هنوز عشقت دل من فگار دارد
تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد
نه بلای جان عاشق شب هجرت است تنها
که وصال هم بلای شب انتظار دارد
تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی
[...]
۹ بیت
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹ - پری و فروغ
ز دریچههای چشمم نظری به ماه داری
چه بلند بختی ای دل که به دوست راه داری
به شب سیاه عاشق چه کند پری که شمعی است
تو فروغ ماه من شو که فروغ ماه داری
بگشای روی زیبا ز گناه آن میندیش
[...]
۱۳ بیت
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱ - عشق پیری
مژه سوزن رفویی، نخی از شکنج مویی
که زنی به پارههای دلم ای پری رفویی
به عزای لالهها و به خزان آرزوها
چه شد ای بهار لاله که شنیدم از تو بویی
دگر آبگینهٔ دل دو سه ریزه خرده شیشهست
[...]
۱۵ بیت