در دادمه و داستان: ملکزاده گفت : شنیدم که شیری بود به کمآزاری و ...
داستان دزد باکیک: داستان گفت: شنیدم که وقتی دزدی عزم کرد که کمند بر ...
داستان نیک مرد با هدهد: دادمه گفت : شنیدم که مردی در مکتب علمنا ...
داستان خسرو با ملک دانا: دادمه گفت: شنیدم که خسرو را با ملکی از ملوک ...
داستان بزورجمهر با خسرو: دادمه گفت: شنیدم که روزی خسرو با بزورجمهر در ...
داستان مرد بازرگان با زن خویش: فرخزاد گفت: شنیدم که در بلخ بازرگانی بود صاحب ...
داستان رای هند با ندیم: شهریار گفت: شنیدم که رای هند را ندیمی بود ...