هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیباییهای آفرینش و نظم جهان اشاره میکند. او بر این نکته تاکید دارد که چگونه سمبلهای آسمانی، از جمله سیارات و ستارگان، در خدمت نظم و امنیت آسمانی و سرای الهی قرار دارند. آسمان مانند یک چادر بزرگ است که ستارگان به عنوان میخهای آن عمل میکنند و کهکشانها به عنوان طنابهایی که این خیمه را نگه میدارند. شاعر با این تصاویر، عظمت خلقت و هماهنگی بین عناصر آن را به تصویر میکشد.
س.محمدی در ۱۰ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۰:۰۰ نوشته:
صد درست است نه سد و صد=100 و سد=دیواری ضخیم که از سنگ و سیمان یا آجر و آهک یا چوب و آهن برای بالا آمدن سطح آب و آبیاری زمینهای اطراف یا جلوگیری از سیل، در جلو آب میسازند.
شبرو در ۱۰ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۰۹:۵۲ نوشته:
اول اینکه سد بدون تشدید به معنی عدد صد هم است. دوم اینکه در اینجا صد یا سد نداریم. بلکه کلمه مورد نظر سدره به معنی درختی که در آسمان قرار دارد (سدره المنتهی) می باشد. این درخت به ستون خیمه تشبیه شده است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیباییهای آفرینش و نظم جهان اشاره میکند. او بر این نکته تاکید دارد که چگونه سمبلهای آسمانی، از جمله سیارات و ستارگان، در خدمت نظم و امنیت آسمانی و سرای الهی قرار دارند. آسمان مانند یک چادر بزرگ است که ستارگان به عنوان میخهای آن عمل میکنند و کهکشانها به عنوان طنابهایی که این خیمه را نگه میدارند. شاعر با این تصاویر، عظمت خلقت و هماهنگی بین عناصر آن را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: به خاطر خانهای که در بلندای آسمان دارد، بنگر که چگونه به زیبایی وسایل زندگیاش را آماده کردهاند.
هوش مصنوعی: آسمان به شکل یک چادر در آمده و ستارهها به میخهایی تبدیل شدهاند که مسیر را مهار کردهاند و کهکشان بهعنوان طناب این چادر عمل میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گل بر رخ توست و چشم من غرقه بهآب
من تافته و زلف تو پیچیده بهتاب
زلف تو بر آتش است و من گشته کباب
بیخواب من و نرگس تو مایهٔ خواب
گه میگردم بر آتشِ هجر کباب
گه سرگردانِ بحرِ غم همچو حباب
القصه چو خار و خس درین دیرِ خراب
گه بر سرِ آتشم گهی بر سرِ آب
گر نه سبب تو بودی ای در خوشاب
آدم نروی لمن درین کوی خراب
هجران تو گر زمانه دیدی در خواب
گشتی دل و جان این جهان آتش و آب
آن کس که ز ناصواب بشناخت صواب
بی خدمت تو کرد طلب حشمت و آب
معلوم بود که دانۀ در خوشاب
غواص خردمند نجوید ز سراب
چون آتش و آب از بدی پاکم و ناب
چون آب صفا دارم و چون آتش تاب
در آتش و آبم کند ار چرخ عذاب
بیرون آیم چو زر و در زآتش و آب
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.