سوی بزمت نگذرم از بس که خوارم کردهای
تا نداند کس که چون بی اعتبارم کردهای
چون بسوی کس توانم دید باز از انفعال
اینچنین کز روی مردم شرمسارم کردهای
ناامیدم بیش از این مگذار خون من بریز
چون به لطف خویشتن امیدوارم کردهای
تو همان یاری که با من داشتی صد التفات
کاین زمان با صد غم و اندوه یارم کردهای
ای که میپرسی بدینسان کیستی زار و نزار
وحشیم من کاینچنین زار و نزارم کردهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حالت ناامیدی و بیاعتباری خود به خاطر رفتارهای کسی که به او نزدیک بوده، سخن میگوید. او احساس میکند که دیگران نمیدانند او چگونه ناامید و شرمنده شده است. شاعر از آن فرد درخواست میکند که بیشتر او را تحت فشار نگذارد و به یادآوری روزهای خوب گذشته میپردازد. او از وضعیت زار و نزار خود میگوید و احساس میکند که این فرد باعث شده تا چنین حالتی به او دست دهد.
هوش مصنوعی: به خاطر بیاحترامیهایی که به من کردهای، دیگر به میهمانیات نمیروم تا کسی از وضعیت نابههام آگاه نشود.
هوش مصنوعی: وقتی به کسی نگاه میکنم، این احساس را دارم که نمیتوانم جبران کنم؛ این حالت انفعال من باعث شده که از نگاه مردم خجالت بکشم.
هوش مصنوعی: من ناامیدم و دیگر اجازه نده که خون من بریزد، زیرا تو با لطف و مهربانیات به من امید دادهای.
هوش مصنوعی: تو همان دوستی هستی که زمانی با من مهربان بودی، حالا اما با دلی پر از غم و اندوه، همراهم شدهای.
هوش مصنوعی: تو که در حال پرسش از حال و روز من هستی و میبینی که چقدر زار و بینوا هستم، باید بدانی که این حالت من را تو به این روز انداختی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.