تند سویم به غضب دید که برخیز و برو
خسکم در ته پا ریخت که بگریز و برو
چیست گفتم گنهم دست به خنجر زد و گفت
پیش از آن دم که شوی کشته بپرهیز و برو
پیش رفتم که بکش دست من و دامن تو
گرم شد کاتش من باز مکن تیز و برو
مینشستم که مگر خار غم از پا بکشم
داد دشنام که تقریب مینگیز و برو
وحشی این دیده که گردید همه اشک امید
آب حسرت کن و از دیده فرو ریز و برو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل به بیان احساسات شدید و تند و خشم شاعر میپردازد. شاعر از شدت غضب به کسی دستور میدهد که بقیه را فراموش کرده و برود. در ادامه، بر سر گناه و رفتارهای نادرست صحبت میشود و او به شدت از خطراتی که ممکن است او را تهدید کند، هشدار میدهد. با وجود اینکه میخواهد به مبارزه ادامه دهد، در نهایت از ناامیدی و درد دل میکند و به خود میگوید که تنها باید اشک بریزد و بخواهد که همه چیز را رها کند. غزل به احساس درد و ناکامی عمیق در عشق و زندگی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی خشم و ناراحتی مرا تند و تیز دیدند، به من گفتند که از اینجا برو و من نیز در دل خود احساس کردم که باید فرار کنم و دور شوم.
هوش مصنوعی: گفتم که چه چیزی مرا آزار میدهد، او با تندی گفت: قبل از اینکه آسیب ببینی، حواست را جمع کن و کنار برو.
هوش مصنوعی: من جلو رفتم تا به من دست بزنی و دامن تو هم گرم شود. آتش من را باز نکن، تیز برو.
هوش مصنوعی: نشسته بودم تا شاید بتوانم غم و اندوه را از وجودم دور کنم، اما با شنیدن سخنان تند و تیزی که به من گفته میشد، ناامید شدم و تصمیم گرفتم که از این وضعیت خارج شوم.
هوش مصنوعی: چشمانم پر از اشک امید و حسرت شده است؛ حالا نوبت این است که این اشکها را بریزم و از خودم دور کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.