قیمتِ اهلِ وفا یار ندانست دریغ
قدرِ یارانِ وفادار ندانست دریغ
درد محرومی دیدار مرا کشت افسوس
یار حالِ منِ بیمار ندانست دریغ
یارِ هر خار و خسی گشت درین گلشن حیف
قیمتِ آن گلِ رخسار ندانست دریغ
زارم انداخت ز پا خواریِ هجران هیهات
مُردم و حالِ مرا یار ندانست دریغ
وحشی آن عربدهجو کُشت به خواری ما را
قدر عشّاقِ جگرخوار ندانست دریغ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر رنج و درد فردی است که به وفاداری و ارزش یارانش بیتوجهی شده است. شاعر از ناامیدی و غم خود میگوید که در نتیجهی دوری و محرومیت از دیدار یار به مرگ نزدیک شده است. او همچنین به این نکته اشاره میکند که یار به جای ارزشنهادن به عشق و محبت او، به دیگران توجه کرده و بیرحمی را نشان داده است. در نهایت، شاعر احساس میکند که عشق و وفاداریاش نادیده گرفته شده و در حق او جفا شده است.
هوش مصنوعی: افراد وفادار و دوستداشتنی، ارزش واقعیشان را نمیدانند و از قدر و منزلت یاران وفادار خود غافلاند. افسوس بر این نادانی!
هوش مصنوعی: درد ناشی از دوری و عدم دیدار تو، باعث مرگ من شده است. افسوس که محبوبم از حال بدم بیخبر است و دریغ از این موضوع.
هوش مصنوعی: یار هر شخص بیارزش و ناچیز در این باغ زیبا شده است و افسوس که قیمت و ارزش آن گل زیبا و دلفریب را نمیدانست. واقعاً تاسفآور است.
هوش مصنوعی: من به شدت تحت تأثیر درد جدایی هستم و به زودی خواهم مرد، اما کسی که این حال و روز مرا میبیند، نمیداند که چه بر من میگذرد و بر او افسوس میخورم.
هوش مصنوعی: وحشی با آن هیاهو و آوازش، ما را به ذلت و بیاحترامی کشاند و ارزش عشق و محبت عاشقان را نفهمید. افسوس که چنین شد!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.