هلاکم ساز گر بر خاطرت باری ز من باشد
که باشم من که بار خاطر یاری ز من باشد
گذاریدم همانجایی که میرم بر مداریدم
نمیخواهم که بر دوش کسی باری ز من باشد
حلالی خواستم از جمله یاران قاتل من کو
که خواهم عذر او گر گاهش آزاری ز من باشد
ز اشک ناامیدی برد مژگان آب و میترسم
که ناگه بر سر راه کسی خاری ز من باشد
به کویش گر ندارم صوت عشرت غم مخور وحشی
مرا این بس که آنجا نالهٔ زاری ز من باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ احساسات عمیق و دردناک عاشقانه است. شاعر نگران است که از وجود او برای دیگران بار و زحمتی ایجاد شود. او نمیخواهد که کسی به خاطر او زود آزرده یا ناامید شود. همچنین، شاعر از یارانش میخواهد که در صورت نیاز، او را عذر بگذارند و از کلماتی چون "آسیب" و "ناامیدی" یاد میکند. در نهایت، شاعر بیان میکند که اگر در محفل محبوبش صدای شادی نداشته باشد، برایش کافی است که در آنجا به زاری خود بپردازد.
هوش مصنوعی: اگر خاطر تو به من تعلق گیرد و باعث نابودی من شوی، آیا من میتوانم به خاطر تو این را بپذیرم که وجودم بار خاطر یاری برای تو باشد؟
هوش مصنوعی: من خودم را در جایی قرار میدهم که میروم، زیرا نمیخواهم بر دوش کسی بار سنگینی از من باشد.
هوش مصنوعی: من از میان دوستانم کسی را طلب میکنم که اگر به من آسیبی رسانده باشد، قادر به عذرخواهی از او هستم.
هوش مصنوعی: از اشکهای ناامیدی چشمم، آب میریزد و میترسم ناخواسته بر سر راه کسی، خاری از من باقی بماند.
هوش مصنوعی: اگر در کوی تو نتوانم شادمانی کنم، نگران نباش. برای من کافی است که از دل تنگم در آنجا نالهای برآورم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.