هرگزم یارب از آن دیدار مهجوری مباد
این نگاه دور را از روی او دوری مباد
من کجا و رخصت آن بزم؟ دانم جای خویش
دیگران هم رخصت ار خواهند دستوری مباد
هر مرض کز عشق پیش آمد علاجش بر منست
لیک جانم را ز درد، رشک و رنجوری مباد
چشم غارت کرده را صعب است از دیدار دوخت
هیچ عاشق را الهی هرگز این کوری مباد
جوهر حسن تو کنج خانهٔ آباد نیست
بر بنای جان وحشی نام معموری مباد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و دوری معشوق میگوید و از درد و رنجی که این دوری برایش به همراه دارد. او آرزو میکند که هرگز از دیدار محبوبش محروم نشود و اینکه عشقش را تنها او میتواند درمان کند. همچنین به دشواری دوری از محبوب اشاره میکند و میگوید که زیبایی معشوقاش در مکانهای دور دست و خالی نیست و باید در دلها وجود داشته باشد. به طور کلی، شعر نمایانگر عواطف عمیق و عذابهای عاشقانه شاعر است.
هوش مصنوعی: هرگز ای خدا نگذار که از دیدار محبوبم دور بمانم. آرزو دارم آن نگاه دور را از چهره او دور نکنم.
هوش مصنوعی: من هیچ وقت به این بزم و مهمانی راهی ندارم. میدانم که من در جایگاهی متفاوت از دیگران قرار دارم و اگر دیگران هم خواهان شرکت در این مهمانی باشند، نباید هیچ گونه دستوری در این مورد صادر شود.
هوش مصنوعی: هر بیماری که ناشی از عشق به وجود میآید، درمانش با من است، اما نخواهم که جانم به خاطر درد و رنج حسرت و اندوه دچار شود.
هوش مصنوعی: دیدن محبوب برای کسی که دلش از عشق پر شده، بسیار دشوار است و این بینایی را نمیتوان به آسانی به دست آورد. امیدوارم هیچ عاشق دیگری چنین کوری را تجربه نکند.
هوش مصنوعی: زیبایی و حقیقت وجود تو در جایی دور و دور از دسترس و پنهان نیست. در واقع، وجود پر از شور و شوق من باید در جایی شکوفا شود که شایستهٔ آبادانی و زندگی واقعی باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.