گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
وحدت کرمانشاهی

دوشینه سخن از خم آن زلف دوتا رفت

دل بسته او گشت و روان از بر ما رفت

گویند جدایی نبود سخت ولیکن

بر ما ز فراق تو چه گویم که چه‌ها رفت

طوفان تنوری که از او مانده اثرها

آن خون دلی بود که از دیده ما رفت

از آمدن و رفتن دلبر عجبی نیست

از راه وفا آمد و از راه جفا رفت

بودش لب لعل تو تمنا گه رفتن

چونان که سکندر ز پی آب بقا رفت

تا لب بنهد بر لب بلقیس سلیمان

هدهد چو صبا بی‌خبر از او به سبا رفت

زاهد سوی میخانه شو و صومعه بگذار

تا خلق نگویند که از روی ریا رفت

می خوردن ما روز ازل خود بنوشتند

هان بر قلم صنع مپندار خطا رفت

مجنون‌صفت ار شد به سر کوی خرابات

وحدت به گمانم که هم از راه دعا رفت

 
 
 
امیرخسرو دهلوی

افسوس ازین عمر که بر باد هوا رفت

کاری به جهان نی به مراد دل ما رفت

خورشید من از اوج جوانی چو برآمد

بس ذره سرگشته که بر باد هوا رفت

گفتم ز در خویش مران، گفت که بگذر

[...]

جلال عضد

آن سرو گل اندام که در زیر قبا رفت

باماش عتابی ست ندانم چه خطا رفت

آه از من بیدل که دل سوخته من

عمری ست که گم گشت و ندانم که کجا رفت

بر باد شد آن جان هوایی که مرا بود

[...]

حافظ

آن تُرک پری چهره که دوش از بَرِ ما رفت

آیا چه خطا دید که از راهِ خطا رفت؟

تا رفت مرا از نظر آن چشمِ جهان بین

کس واقفِ ما نیست که از دیده چه‌ها رفت

بر شمع نرفت از گذرِ آتشِ دل، دوش

[...]

امیرعلیشیر نوایی

دید آن که پی من به خرابات فنا رفت

سرها چو حباب آمد و بر باد فنا رفت

در هجر تو آه دل من بوده که تا صبح

گفتند خلایق که مگر باد صبا رفت

در راه به زهاد بسی عربده کردست

[...]

اهلی شیرازی

گر ساقی بدمست به خشم از بر ما رفت

بدمستی و دیوانگی ازما به کجا رفت

دیوانه از اینیم که آن شوخ پری وش

چشمی سوی ما کرد که عقل از سر ما رفت

هر غمزه که زد چشم خوشت صید دلی کرد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اهلی شیرازی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه