چو دید آن چنان شیبک بدگهر
برون شد شراب غرورش ز سر
سوی کینه خواهی چو راهی ندید
بجز پشت دادن پناهی ندید
گریزان از آن ورطه ناچار شد
خس موج آن بحر ز خار شد
سپاهش هم از پی گریزان شدند
زباد غرورش پریشان شدند
عنان از ره کینه برتافتند
زخود گم شدن، خویش را یافتند
دلیران ایران ز دنبالشان
بسان مکافات اعمالشان
چو تیر از کمان شه کامیاب
براه فنا جمله پا در رکاب
قفا ریش از چنگ شیرانشان
چو دست تأسف ز دندانشان
گریزان ز شمشیر دشمن شکار
بنوعی کز آتش گریزد شرار
گریزان ز آغوش ایرانیان
بهر سوی چون تیر کج از گمان
دوان جانب مرگ از آن کارزار
ز خون های خود جمله گلگون سوار
گریزان چنین شیبک از بیم جان
حصاری بچشم آمدش ناگهان
در آن چار دیوار بنهاد پا
درآمد درآن چار موج فنا
سپاهش هم از پی چو دم خسته مار
خزیدند در رخنه آن حصار
فتادند چندان ببالای هم
که بستند ره بر نفس های هم
ز بس خویش را برهم انداختند
ز تن های خود گور هم ساختند
ندانم ز بس بر هم افتاده تن
که چون یافت جان راه بیرون شدن
ز بدطینتان سیه روی زشت
حصار آنچنان پر، که قالب ز خشت
پس آنگه شهنشاه فیروز بخت
بلندی ده رتبه تاج و تخت
بفرمود، کآرند گردان خبر
که چون گشت شیبانی بدگهر؟
پس از جستجو یافتند آن یلان
تن شیبک از زیر آن کشتگان
سرش را بریدند با تیغ کین
فگندند در پای شاه گزین
که اینست انجام آن رو سیاه
که ننهد سر خویش در پای شاه
بفرمود آنگاه شاه جهان:
کنندش ز سر پوست فرمانبران
بسازند از آن ساغری زرنگار
که نوشند از آن باده اعتبار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، نبردی بین ایرانیان و شیبانیان روایت شده است. در ابتدا، رهبر شیبانی که فردی بدگهر و مغرور است، از ترس به هزیمت میافتد و سپاهش نیز به دنبال او فرار میکنند. دلیران ایرانی همچون تیر از کمان به دنبال آنان میروند و دشمنان به شدت وحشتزده و گریزان هستند.
فرار شیبانیها به حدی است که در نهایت در یک حصار گرفتار میشوند. سپاهیان شیبک به قدری در هم میافتند که نمیتوانند از آنجا خارج شوند. پس از جستجو، شاه ایران (فیروز) دستور میدهد تا سر شیبک را قطع کنند و آن را در پای او بیندازند. این کار به عنوان مجازات ظلم و ستمی که شیبک کرده بود، صورت میگیرد و به عنوان نماد اعتبار و قدرت شاه، آن سر را در ساغری زرنگار قرار میدهند تا دیگران عبرت بگیرند.
هوش مصنوعی: وقتی که او آن شخص بدذات را دید، به سرعت از حالت خود خارج شد و به خاطر غرورش از نوشیدنی خود دست کشید.
هوش مصنوعی: وقتی به زخم و کینه فکر میکرد، راهی جز آنکه پشتش را به دیگران بگرداند و پناهی نداشته باشد، نمیدید.
هوش مصنوعی: از آن دریا که پر از خطر است، ناگزیر خس و خاشاک به چارهای تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: سپاهیان از شدت باد غرور، به سرعت گریختند و در هم ریختند.
هوش مصنوعی: افرادی که از روی کینه و دشمنی رفتار میکنند، در نهایت خود را گم میکنند و به درک بهتری از وجود حقیقی خود میرسند.
هوش مصنوعی: دلیران ایران به دنبال اعمال و رفتارهایشان دچار پیامدهایی خواهند شد که به نوعی بازتاب دهنده ویژگیهای آنهاست.
هوش مصنوعی: مانند تیر که از کمان پرتاب میشود، وقتی که پادشاه به هدف خود میرسد، همه در راه نابودی قدم برمیدارند.
هوش مصنوعی: از روی غم و اندوه، موهای صورتشان را چون دندانهای شیران در چنگال آنها میبینم.
هوش مصنوعی: شکار در حال فرار از شمشیر دشمن است، مانند اینکه که شعله آتش را فرار میکند.
هوش مصنوعی: از آغوش ایرانیان دور میشود، مانند تیری منحرف که به سمت دیگری میرود.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به صحنهای اشاره دارد که در آن افراد با شجاعت و از روی مقاومت به جنگ برمیخیزند و از خون خود برای آرمانهایشان مایه میگذارند. این افراد همچون سواری هستند که با افتخار در میدان جنگ حاضرند و با وجود خطر مرگ، به پیش میتازند.
هوش مصنوعی: با ترس از جان خود و برای حفظ امنیت، ناگهان دیواری را مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: او در آن چهار دیوار پا گذاشت و وارد دنیای فانی شد.
هوش مصنوعی: سربازان مانند دمی که مار خسته به عقب میرود، در شکاف آن دیوار به آرامی پیش رفتند.
هوش مصنوعی: چند نفر به قدری به هم نزدیک شدند که راه نفسکشیدن بر یکدیگر تنگ شد.
هوش مصنوعی: چون افراد به شدت با یکدیگر درگیر شدند، از تنهای خود همچون گوری درهم ریخته به وجود آوردند.
هوش مصنوعی: نمیدانم به خاطر اینکه جسمم چنان درهم ریخته است، چگونه جان میتواند راهی برای بیرون آمدن پیدا کند.
هوش مصنوعی: در میان افرادی با صفات زشت و بد، چهرهای سیاه و زشت وجود دارد که بهحدی در محاصره آنها گرفتار است که مانند دیواری از خشت، در دام تنهایی و ناامیدی قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: سپس پادشاه خوشبخت و پیروزمند، مقام و جایگاه بلندی در سلطنت و تاج و تخت خود دارد.
هوش مصنوعی: فرمود که بپرسید از گردان خبر که چرا شخصی به نام شیبانی که خصلتهای ناپسند داشت، به این حالت درآمده است؟
هوش مصنوعی: پس از تحقیق و بررسی، آن ابرمردان قهرمان از میان کشتهها، بدن شیبک را یافتند.
هوش مصنوعی: سر او را به خاطر کینه بریده و آن را در پای شاهی که انتخاب شده بود انداختند.
هوش مصنوعی: این به معنای این است که نتیجه کار کسی که در برابر قدرت و سلطه تسلیم نمیشود، چنین است که هرگز خود را در مقابل پادشاه و مقامهای بالا نمیگذارد.
هوش مصنوعی: سپس پادشاه جهان دستور داد که پوست فرماندهان را از سرشان جدا کنند.
هوش مصنوعی: یک ظرف زیبا و رنگارنگ بسازند تا از آن نوشیدنی باارزش را بنوشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.