دریغا از قد و بالای علی اکبر
دریغ از جعد گیسوی سمن سای علی اکبر
ز چشمم سیل خون جاری شود هرگه به یاد آرم
به خون غلتیدن قد دل آرای علی اکبر
پریشان می شوم مجنون صفت چون بر زبان آرم
حدیث ناله های زار لیلای علی اکبر
حرامم باد گر بی گریه نوشم آب سردی را
کنم از گرمی تف، یاد لب های علی اکبر
دلم در سینه غرق خون شود چون در نظر آرم
به خون خویش دست و پا زدن های علی اکبر
به گیتی هر کجا بینم جوان سرو بالایی
بیاد آرم ز سرو قد و بالای علی اکبر
ز شمشیر جفای منقذ ابن مرهٔ عبدی
پر از خون گشت چهر مهرآسای علی اکبر
نمی دانم چه حالی کرد پیدا آن زمان، کافتاد
به جسم چاک چاکش چشم بابای علی اکبر
قلم را نیست یارای نوشتن «ترکیا» اکنون
که بنویسد حدیث محنت افزای علی اکبر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و جوانی علی اکبر، پسر امام حسین (ع)، اشاره میکند و از درد و اندوه خود نسبت به او میگوید. او از زیباییهای ظاهری و باطنی علی اکبر سخن میگوید و وضعیت روحیاش را زمانی که یاد او را میکند توصیف میکند. شعر پر از حسرت و تعلق خاطر به این شخصیت مقدس است و شاعر از آنچه بر او گذشته و سختیهایش میگوید، به ویژه در روز عاشورا در نبرد. در نهایت، شاعر میگوید که قلمش یارای توصیف کامل غم و محنت او را ندارد.
هوش مصنوعی: افسوس که از قامت بلند و زیبای علی اکبر حسرت میخورم، و همچنین حسرت به خاطر ریشههای پرپیچ و خم موهای او که همچون گل سمن است.
هوش مصنوعی: هر بار که به یاد علی اکبر، با قامت زیبا و دلربایش میافتم، اشکهای من به حدی میرسد که گویی سیل خون از چشمانم جاری میشود.
هوش مصنوعی: وقتی یاد درد و نالههای علی اکبر را به زبان میآورم، مثل مجنون دچار آشفتگی میشوم.
هوش مصنوعی: اگر من آب سردی بنوشم و اشکم نریزد، حرامم باد؛ زیرا آن آب یادآور گرمای لبهای علیاکبر است که بیتابی و عواطف را در دل زنده میکند.
هوش مصنوعی: دل من از شدت اندوه و دلتنگی، مانند دریا پر از خون میشود وقتی به یاد زجر و رنج علی اکبر میافتم که در میدان جنگ به خاطر عشق و وفاداریاش دست و پا زد.
هوش مصنوعی: در هر نقطه از دنیا که جوانی با قامت بلند و زیبایی مانند سرو را ببینم، یاد علی اکبر میافتم.
هوش مصنوعی: چهره زیبای علی اکبر از ضربات شمشیرهای دشمنان پر از خون شد، به خاطر ظلم و بیرحمیهایی که بر او تحمیل شده است.
هوش مصنوعی: نمیدانم در آن زمان چه احساسی به او دست داد که وقتی دید بدن پارهپاره پسرش، علیاکبر، را به زمین افتاده است.
هوش مصنوعی: قلم قادر به بیان و نوشتن مصیبتها و دردهای علی اکبر نیست و در شرایط کنونی نمیتواند آنچه را که بر او گذشته است به خوبی توصیف کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.