یارب از نسرین، چراغ لاله را پروانه ده
دود ریحان را زگل، جوشی در آتشخانه ده
سنبل این دشت، بوی زلف لیلی می دهد
طره اش را از نسیم بید مجنون، شانه ده
می زند واعظ به سرمستان بزم عشق، طعن
آشنایان را پناه از کاوش بیگانه ده
گر شود انگشت زاهد رهبرم در کار عشق
تاب سرگردانی ام چون سبحه صد دانه ده
من به پایین خانه دار فنا راضی نیم
همچو منصورم ز عزت جا به بالا خانه ده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درخواست و آرزوهایی را از خداوند به تصویر میکشد. شاعر از خدا میخواهد که به او زیبایی و دلانگیزی بیداری روح و عشق را عطا کند. او با اشاره به زیباییهای طبیعت و عشق، به دنبال حالتی است که بتواند از دشواریهای خودش رهایی یابد. همچنین، به ناهنجاریهای اجتماعی و انتقاد میپردازد و به آزادی و عزت انسانی اشاره میکند که باید در بالاترین مقام قرار گیرد، نه در وضعیت ذلت و فنا. خلاصه اینکه، شاعر خواستار عشق، زیبایی، آزادی و رهایی است.
هوش مصنوعی: ای خدا، از گل نسرین شعلهای به لاله بده و از بوی ریحان، حرکتی در آتشگاه به وجود آور.
هوش مصنوعی: این دشت پر از سنبل است و بوی زلف لیلی را به مشام میرساند. نسیم از کنار بید مجنون میگذرد و موهای او را پریشان میکند.
هوش مصنوعی: واعظ در مجلس عشق به مستیها طعنه میزند و آشنایان را از نزدیک شدن به بیگانگان نجات میدهد.
هوش مصنوعی: اگر انگشت زاهد به من اشاره کند و مرا در عشق راهنمایی کند، آنگاه حال و روز من مانند تسبیحی خواهد بود که دانههایش در گرداب سرگردانی پراکنده شدهاند.
هوش مصنوعی: من به زندگی ساده و بیآلایش در میان مردم راضیام و مانند منصور که به خاطر مقام و عزتش از زندگی در بالا دوری کردند، به جایگاه بالاتر علاقهای ندارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عاشقان درد کش را دردی میخانه ده
از قدح کاری نیاید، بعد ازین پیمانه ده
جان ما بر باد خواهد رفت، ساقی، یکزمان
بادهای گر میدهی، بر یاد آن جانانه ده
هر حریفی را به قدر حال او تیمار کن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.