گنجور

 
طغرای مشهدی

ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست

این باده را مگر به لب گل توان چشید

آن تنگ روزی طربم کز می نشاط

بی بهره تا نگشت لبم، کی زبان چشید

یک قطره باده در ته خمخانه ام نماند

از بس که محتسب به لب امتحان چشید!

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode