گنجور

 
طغرای مشهدی

بردار فنا، رنگ دگر شد سخن از ما

منصور خورد تاب حسد چون رسن از ما

تن گشته زما، ما ز تن، اما دو سه روزی

نی ما ز تنیم آخر صحبت، نه تن از ما

طغرا به امید که برآییم ز غربت؟

این دم که نمانده ست کسی در وطن از ما

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode