آن مرغ بینواییم، کز آشیانه ما
صد کوچه باغ راه است، تا آب و دانه ما
ما شعله ایم، لیکن پیش کسان ز تمکین
ساکن چو آتش می، باشد زبانه ما
با آنکه هر فسانه، خواب آورد به دیده
از دیده می برد خواب، دایم فسانه ما
ابنای جنس ما را، چون مهره های شطرنج
از بهر جنگ آرد، دوران به خانه ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.