گنجور

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۷

 

خیام تنت به خیمه می‌ماند راست

سلطان روح‌ست و منزلش دار بقاست

فراش اجل برای دیگر منزل

از پا فگند خیمه چو سلطان برخاست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۸

 

هر چند به طاعت تو عصیان و خطاست

زین غم نکشی که گشتن چرخ بلاست

گر خسته‌ای از کثرت طغیان گناه

مندیش که ناخدای این بحر خداست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۹

 

من بندهٔ عاصیم رضای تو کجاست؟

تاریک دلم، نور و صفای تو کجاست؟

ما را تو بهشت اگر به طاعت بخشی

این بیع بود لطف و عطای تو کجاست؟

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۰

 

گر طالب راه حق شوی ره پیداست

او راست بود با تو، تو گر باشی راست

وآن گه که به اخلاص و درون صافی

او را باشی بدان که او نیز تو راست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۱

 

غم عاشق سینهٔ بلاپرورِ ماست

خون در دل آرزو ز چشمِ ترِ ماست

هان غیر! اگر حریف مایی پیش آی

کِاَلماس به جای باده در ساغر ماست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۲

 

ما کشتهٔ عشقیم و جهان مسلخ ماست

ما بی‌خور و خوابیم و جهان مطبخ ماست

ما را نبود هوای فردوس از آنک

صد مرتبه بالاتر از آن دوزخ ماست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۳

 

یا رب غم آن چه غیر تو در دل ماست

بَردار که بی‌حاصلی از حاصل ماست

الحمد که چون تو رهنمایی داریم

کز گمشدگانیم که غم منزل ماست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴

 

یاد تو شب و روز قرین دل ماست

سودای دلت گوشه‌نشین دل ماست

از حلقهٔ بندگیت بیرون نرود

تا نقش حیات در نگین دل ماست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵

 

گردون، کمری ز عمر فرسودهٔ ماست

دریا، اثری ز اشک آلودهٔ ماست

دوزخ، شرری ز رنج بیهودهٔ ماست

فردوس، دمی ز وقت آسودهٔ ماست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۶

 

دوزخ شرری ز آتش سینهٔ ماست

جنت اثری زین دل گنجینهٔ ماست

فارغ ز بهشت و دوزخ ای دل خوش باش

با دردِ غمش، که یار دیرینهٔ ماست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۷

 

عصیان خلایق ار چه صحرا صحراست

در پیش عنایت تو یک برگ گیاست

هر چند گناه ماست کشتی کشتی

غم نیست که رحمت تو دریا دریاست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۸

 

آن آتش سوزنده که عشقش لقب‌ست

در پیکر کفر و دین چو سوزنده تب‌ست

ایمان دگر و کیش محبت دگرست

پیغمبر عشق، نه عجم نه عرب‌ست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۹

 

از ما همه عجز و نیستی مطلوب است

هستی و توابعش ز ما منکوب است

این اوست پدید گشته در صورتِ ما

این قدرت و فعل از آن به‌ ما منسوب است

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۰

 

گویند «دل آیینهٔ آیین عجب‌ست»

دوری رخ شاهدان خودبین عجب‌ست

در آینه روی شاهدان نیست عجب

خود شاهد و خود آینه‌اش این عجب‌ست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱

 

گر سبحهٔ صد دانه شماری خوب‌ست

ور جام می از کف نگذاری خوب‌ست

گفتی «چه کنم؟ چه تحفه آرم بر دوست؟»

بی‌درد میا هر آن چه آری خوب‌ست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۲

 

پیوسته ز من کشیده‌دامن، دلِ توست

فارغ ز منِ سوخته‌خرمن، دلِ توست

گر عمر وفا کند من از تو دلِ خویش

فارغ‌تر از آن کنم که از من دلِ توست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۳

 

دل کیست که گویم از برای غم توست‌؟

یا آن که حریمِ تن، سرایِ غم توست

لطفی‌ست که می‌کند غمت با دل من

ورنه دلِ تنگ من چه جای غم توست‌‌؟

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۴

 

ای دل غمِ عشق از برای من و توست

سر بر خط او نِه که سزای من و توست

تو چاشنی درد ندانی ورنه

یک دم غمِ دوست خون‌بهای من و توست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۵

 

ناکامی‌ام ای دوست ز خودکامیِ توست

وین سوختگی‌های من از خامیِ توست

مگذار که در عشق تو رسوا گردم

رسوایی من باعث بدنامیِ توست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۶

 

اسرار ملک بین که به غول افتاده‌ست

وآن سکهٔ زر بین که به پول افتاده‌ست

وآن دست برافشاندن مردان زد و کون

اکنون به ترانه‌ای کچول افتاده‌ست

ابوسعید ابوالخیر
 
 
۱
۹۹
۱۰۰
۱۰۱
۱۰۲
۱۰۳
۶۵۶۶
لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود