گنجور

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۰۳

 

ای در خم چوگان تو سرها شده گوی

بیرون نه ز فرمان تو دل یک سر موی

ظاهر که به دست ماست شستیم تمام

باطن که به دست تست آنرا تو بشوی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۰۴

 

هان مردان هان و هان جوانمردان هوی

مردی کنی و نگاه داری سر کوی

گر تیر آید چنانکه بشکافد موی

زنهار ز یار خود مگردانی روی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۰۵

 

در کوی تو می‌دهند جانی به جوی

جانی چه بوَد؟ که کاروانی به جوی

از وصل تو یک جو به جهانی ارزد

زین جنس که ماییم جهانی به جوی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۰۶

 

تحقیق معانی ز عبارات مجوی

بی رفع قیود و اعتبارات مجوی

خواهی یابی ز علت جهل شفا

قانون نجات از اشارات مجوی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۰۷

 

در ظلمت حیرت ار گرفتار شوی

خواهی که ز خواب جهل بیدار شوی

در صدق طلب نجات، زیرا که به صدق

شایستهٔ فیض نور انوار شوی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۰۸

 

در مدرسه گرچه دانش‌اندوز شوی

وز گرمی بحث مجلس‌افروز شوی

در مکتب عشق با همه دانایی

سرگشته چو طفلان نوآموز شوی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۰۹

 

گر صید عدم شوی ز خود رسته شوی

ور در صفت خویش روی بسته شوی

می‌دان که وجود تو حجاب ره تست

با خود منشین که هر زمان خسته شوی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۰

 

از هستی خویش تا پشیمان نشوی

سر حلقهٔ عارفان و مستان نشوی

تا در نظر خلق نگردی کافر

در مذهب عاشقان مسلمان نشوی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۱

 

آمد بر من قاصد آن سرو سهی

آورد بهی تا نبود دست تهی

من هم رخ خود بدان بهی مالیدم

یعنی ز مرض نهاده‌ام رو به بهی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۲

 

تا تو هوس خدای از سر ننهی

در هر دو جهان نباشدت روی بهی

ور زانکه به بندگی فرود آری سر

ز اندیشهٔ این و آن بکلی برهی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۳

 

دنیا راهی بهشت منزلگاهی

این هر دو به نزد اهل معنی کاهی

گر عاشق صادقی ز هر دو بگذر

تا دوست ترا به خود نماید راهی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۴

 

ای دلبرِ عیسی‌نفسِ ترسایی!

خواهم که به پیش بنده بی‌ترس آیی

گه اشک ز دیدهٔ ترم خشک کنی

گه بر لب خشک من لب تر سایی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۵

 

پاکی و منزهی و بی همتایی

کس را نرسد ملک بدین زیبایی

خلقان همه خفته‌اند و درها بسته

یا رب تو در لطف بما بگشایی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۶

 

گفتم که کرایی تو بدین زیبایی

گفتا خود را که من خودم یکتایی

هم عشقم و هم عاشق و هم معشوقم

هم آینه جمال و هم بینایی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۷

 

بردارم دل گر از جهان فرمایی

فرمان برم ار سود و زیان فرمایی

بنشینم اگر بر سر آتش گویی

برخیزم اگر از سر جان فرمایی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۸

 

آنجا که ببایی نه پدیدی گویی

آنجا که نبایی از زمین بر رویی

عاشق کنی و مراد عاشق جویی

اینت خوشی و ظریفی و نیکویی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۹

 

آیینه صفت بدست او نیکویی

زین سوی نموده‌ای ولی زان سویی

او دیده ترا که عین هستی تو اوست

زانش تو ندیده‌ای که عکس اویی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۲۰

 

ای آنکه بر آرنده حاجات تویی

هم کافل و کافی مهمات تویی

سر دل خویش را چه گویم با تو

چون عالم سر و الخفیات تویی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۲۱

 

ای آنکه گشایندهٔ هر بند تویی

بیرون ز عبارت چه و چند تویی

این دولت من بس، که منم بندهٔ تو

این عزت من بس، که خداوند تویی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۲۲

 

سبحان الله بهر غمی یار تویی

سبحان الله گشایش کار تویی

سبحان الله به امر تو کن فیکون

سبحان الله غفور و غفار تویی

ابوسعید ابوالخیر
 
 
۱
۳۴
۳۵
۳۶
۳۷
sunny dark_mode