گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۳ - در مدح نواب ظفرخان

 

زهی ز چین جبین آیه آیه سوره نور

ز خال تازه کن داغهای لاله طور

نگه به گوشه چشم تو موج بر لب جام

عرق به چهره صاف تو می به جام بلور

تو چون برهنه شوی گل ز شرم آب شود

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - در مدح نواب ظفرخان

 

اگر چه از نفس گرم برق سوزانم

صدف چو واکند آغوش، ابر نیسانم

اگر به مار رسم سنگ مغز پردازم

وگر به مور رسم خاتم سلیمانم

ز طبع من چمن و انجمن بود روشن

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح نواب خواجه ابوالحسن تربتی پدر ظفرخان

 

اقبالمند آن که به تأیید کردگار

در زیر پا نظر کند از اوج اعتبار

تعمیر آب و گل نکند چون فروتنان

بر گرد خود ز لشکر دلها کشد حصار

آب را به حرف خواهش اگر آشنا کند

[...]

صائب تبریزی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode