گنجور

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۷ - داستان گرگ و روباه و اشتر

 

می آموزم تا به تن اندر جان است

نتوان دانست بو که بتوان دانست

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۷ - داستان گرگ و روباه و اشتر

 

آن را که غمی بود که بتواند گفت

غم از دل خود به گفت بتواند رفت

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۷ - داستان گرگ و روباه و اشتر

 

آن کس که دل خوش به جهان آورده ست

از خانه سیمرغ نشان آورده ست

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۷ - داستان گرگ و روباه و اشتر

 

ولربما فات المراد و ما به

فوت ولکن ذاک بخت الطالب

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۷ - داستان گرگ و روباه و اشتر

 

هست بردن علم و دانش نزد نادان همچنانک

پیش کر بربط سرای و پیش کور آیینه دار

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

برآمد نیلگون ابری ز روی نیلگون دریا

چو رای عاشقان گردان چو طبع بیدلان شیدا

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

هایل هیونی تیز دو، اندک خور بسیار رو

از آهوان برده گرو در پویه و در تاختن

هامون گذاری کوه وش، دل بر تحمل کرده خوش

تا روز هر شب بارکش، هر روز تا شب خارکن

چون باد و چون آب روان در دشت و در وادی دوان

[...]

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

بسیار بگفتم ای دل بد پیوند

با عشق مکوش و دل به هر عشوه مبند

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

بچه بط اگر چه دینه بود

آب دریاش تا به سینه بود

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

آنجا که نباشی تو از اینهام چه سود

وآنجا که تو آمدی بدینهام چکار؟

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

قدم بر جان همی باید نهادن

در این راه و دلم این دل ندارد

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

رنگ گلت از دلم سرشتند

چونانکه ز عشق تو گل من

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

در زین عنایت تو فتراکی هست

تا در زند این بنده به فتراک تو دست

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

گر تنگ شکر خرید می نتوانم

باری مگس از تنگ شکر می رانم

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

کرا سرکه دارو بود بر جگر

شود زانگبین درد او بیشتر

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

ناچار چو جان به عشق باید پرورد

باری غم عشق چون تویی باید خورد

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

همواره برین نهاد یزدان عالم

نیکی زپس بدی و شادی پس غم

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید

شب را چه گنه حدیث ما بود دراز

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۹ - داستان زن و گوسفند و پیلان و حمدونگان

 

هرچه در آینه جوان بیند

پیر در خشت پخته آن بیند

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۹ - داستان زن و گوسفند و پیلان و حمدونگان

 

تا بعد از آن زمانه جافی برای او

اندر قدح چه افکند از تلخ و شور خویش

ظهیری سمرقندی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۲
sunny dark_mode