گنجور

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۲۲

 

چون کفل پوش که برپشت خران اندازند

یقه پهن نگه کن که کنون میدارند

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۲۳

 

تا صوف مرقع یافت سنجاب بزیر خود

دیدیم که از شادی در پوست نمیگنجد

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۲۴

 

بالای موی دستار بینم اگر چه گفتند

بالاتر از سیاهی رنگ دگر نباشد

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۲۵

 

زگازری که ز سعدی همی رسد گازر

مسافر برو بحرست عزتش دارید

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۲۶

 

در زیان برقد کس جامه کوته مبرید

از خدا شرم بدارید و ببالا نگرید

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۲۷

 

بهار از پوستین رو را جدا کن

که دیگر در خزان با هم توان بود

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۲۸

 

آستین فراخ خرقه نگر

که زدامانش فرق نتوان کرد

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۲۹

 

جبه پر پنبه تابستان چو پوشم عیب نیست

هر چه سرما باز دارد دفع گرما هم کند

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۳۰

 

در دل اطلس ختا قصد شکست سوزنست

قصد دل شکستگان هر که کند خطا کند

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۳۱

 

صبر بسیار بباید پدر پیر و حلاجش

تا دگر مادر کتو چوتو فرزند بزاید

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۳۲

 

بند شلوار نشاید که ببندند چنان

که بدندان وبدستش نتوانند گشاد

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۳۳

 

کودک درزی که داری چشمه سوزن دهان

دامن رختم چو دوزی لب بلب باید نهاد

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۳۴

 

با ما همه از بندقی و شمله سخن گوی

نی ریشه که ما را سر افسانه نباشد

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۳۵

 

چون ریشه سرکسی که سرگشته شود

به زان نبود که با سررشته شود

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۳۶

 

گرد دستار دمشقی کرد اگر دانسته

معنی این(کاحسن الاشکال شکل المستدیر)

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۳۷

 

ممسکش هر بدو روزی ببرد تشریفی

گوید این نیز نهم بر سر آنهای دگر

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۳۸

 

هیچکس رانیست از رختی گزیر

از گداو شاه و از برناو پیر

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۳۹

 

بگرد اطعمه بنویس نظم البسه ام

که باد ظاهر و باطن زایزدت معمور

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۴۰

 

بزوده گفت ندانی که پر مرو باریک

که با همیم من و تو سرو بن کرباس

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۴۱

 

کتاب البسه را گفت دوستی که به چند

هزار بار بگفتیم با گزی کرباس

نظام قاری
 
 
۱
۲
۳
۴
۷
sunny dark_mode