×
عراقی » عشاقنامه » فصل دهم » بخش ۵ - غزل
دل دیوانه باز بر در عشق
به دمی درکشید ساغر عشق
باز جانم به مهر دربند است
مهره گرد آمده به ششدر عشق
کرد بازم مشام جان خوشبو
[...]
عراقی » عشاقنامه » فصل دهم » بخش ۷ - غزل
سهل گفتی به ترک جان گفتن
من بدیدم، نمیتوان گفتن
جان فرهاد خسته شیرین است
کی تواند به ترک جان گفتن؟
دوست میدارمت به بانگ بلند
[...]
عراقی » عشاقنامه » خاتمةالکتاب » بخش ۲ - غزل
دل چو در دام عشق منظور است
دیده را جرم نیست، معذور است
ناظرم بر رخت به دیدهٔ جان
گرچه از چشم ظاهرم دور است
از شراب الست روز وصال
[...]