گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳

 

جنبیدن این پرده دل افروز گواهیست

کندر پس این پرده پر از عربده ماهیست

بر صورت این پرده بزرگان شده حیران

وین خرده ندانسته که: در پرده چه شاهیست؟

این پرده به تلبیس کجا دور توان کرد؟

[...]

اوحدی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹۸

 

سرو چمن دل الف شعلهٔ آهیست

سرسبزی این مزرعه را برق‌ گیاهیست

بی‌جرأت بینش نتوان محو تو گشتن

سررشتهٔ حیرانی ما، مدّ نگاهیست

کی سد ره اشک شود، دامن‌ رنگم

[...]

بیدل دهلوی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷

 

در سینه دلت مایل هر شعلهٔ آهی است

در سیم سفید تو عجب سنگ سیاهی است

جان از سر میدان تو بیرون نتوان برد

کز صف زده مژگان تو هر گونه سپاهی است

یک باره نشاید ز کسی چشم بپوشی

[...]

فروغی بسطامی
 
 
sunny dark_mode