گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹۳

 

آن را که ز خود برد تمنای سراغش

چون اشک پر از رفتن خود کرد ایاغش

هر چرب زبانی که به شوخی علم افراشت

کردند چو شمع از نفس سوخته داغش

رحم است بر آن خسته‌ که چون آه ندامت

[...]

بیدل دهلوی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۹

 

هر کس که پر از باده عشق است ایاغش

جز بوی گل عیش نباشد به دماغش

چون سرو ز تشویش تعلق بود آزاد

آن را که ز خاکستر قمریست سراغش

چون لاله درین باغ به نیرنگ محبت

[...]

طغرل احراری
 
 
sunny dark_mode