گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۲۳۴

 

بر من سپه هجر تو پیروز مباد

جز سوز تو در دلم دگر سوز مباد

آن شب که مرا با تو وصالی باشد

تا صبح قیامت ندمد روز مباد

اوحدالدین کرمانی
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۲

 

.... عشق تو فیروز مباد

جز جان من از عشق تو با سوزمباد

... ندیده بودیم روا

روزی که غمت نه بینم آنروز مباد

کمال‌الدین اسماعیل
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۸

 

وصل تو نصیبم ای دل افروز مباد

وز باد زپی هجر غم اندوز مباد

گفتی برت آیم بشب و روز روم

امید که باد آن شب و آن روز مباد

مشتاق اصفهانی
 

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹

 

هرگز دل من به عیش فیروز مباد

بی ناله زار و آه جانسوز مباد

گر روز خوش اینست که یاران دارند

یارب شب محنت مرا روز مباد

طبیب اصفهانی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۶

 

هجر تو نصیبم ای دل افروز مباد

در جان من، این آتش جانسوز مباد

آن روز که من پیش توام، شب نشود

آن شب که تو در پیش منی، روز مباد

آذر بیگدلی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵

 

کس چون من، اسیر محنت و سوز مباد

در دام بتی چون تو، نوآموز مباد

شامی که تو را نبینم آن شب نبود

روزی که تو را نخواهم آن روز مباد

افسر کرمانی
 
 
sunny dark_mode